کدخبر: ۳٦۰۹۲
۱۹ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۲٦
چاپ

تغییر هدف ازدواج از کجا به کجا؟

بیرجندرسا-وقتی ساختارهای فکری را عوض کردند مثلا تنوع طلبی در لذت جنسی را رایج کردند فرد ازدواج می کند اما تنوع طلبی اش با این ازدواج ارضا نمی شود و این ازدواج سریعا به طلاق منجر می شود.

تغییر هدف ازدواج از کجا به کجا؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل از قاصد نیوز, در ادامه پرونده «آسیب، بحران یا انقلاب جنسی؟» به سراغ حجت الاسلام دکتر ناصر سقای بی ریا، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی(ره) قم و مشاور سابق رئیس جمهور در امور روحانیت رفته است.

بی ریا از زمره اساتید موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) است که علاوه بر فضای حوزوی، نگاهی هم به علوم جدید داشته است. وی همزمان با تحصیلات حوزوی، کارشناسی معارف اسلامی و روان شناسی خود را از موسسه باقرالعلوم(ع) را اخذ و سپس به دانشگاه مک گیل مونترئال کانادا رفت. او همچنین در مقطع دکتری در رشته رهبری تربیتی و مطالعات فرهنگی در دانشگاه هوستون در ایالت تگزاس آمریکا ادامه تحصیل داد و پس از اتمام و اخذ این درجه علمی، به ایران بازگشت.

در سوابق ایشان سرپرست مرکز تعلیمات اسلامی در هوستون (تگزاس)، ریاست دفتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رییس مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، امام جمعه در ایالت تگزاس آمریکا و نماینده تام الاختیار مقام معظم رهبری درآمریکا دیده می شود.

حجت الاسلام دکتر سقای بی ریا هم اکنون معاون پژوهشی و مدیر گروه روان شناسی موسسه امام خمینی(ره) قم و استاد مباحث روانشناسی دانشگاه های کشور نیز می باشد.

- همانطور که می دانید، چندی است روانشناسان، جامعه شناسان و اساتید حوزه های اجتماعی خطری را درباره مسائل جنسی و اتفاقات زیرپوستی جامعه ایران هشدار می دهند. ابعاد این موضوع از لحاظ جنابعالی چیست؟

یکی از طراحی هایی که غربی ها برای کاهش دادن جمعیت در کشور ما انجام دادند که هم، ساده باشد و هم همه جانبه، عوض کردن ساختار روابط جنسی و خانوادگی ما است.

مدارکی موجود است که نشان می‌دهد صاحب نظران غربی اذعان داشته اند کشورهای اسلامی که بر مبنای آموزه های تکثیر جمعیت پایه گذاری شده اند، تهدیدی برای غرب هستند. لذا برای جلوگیری از گسترش این روند توصیه کرده اند که ما باید ارزش خانواده را از نهادی که وظیفه تولید و تربیت فرزند دارد به نهادی که صرفا برای ارضای غرائز جنسی تشکیل شده است، تغییر دهیم.

در این نوع سبک زندگی، فرزند داشتن تا اندازه ای مهم است که لطمه ای به لذت ها و دیگر ابعاد رفاهی زندگی نزند و دانشمندان آنها پیش بینی کرده اند که اگر ما موفق بشویم این مسیر را در ایران طی کنیم در نهایت به همجنس بازی در این کشور می رسیم.

آنها گفته اند ما برای اینکه جامعه ایرانی را به این نقطه برسانیم باید از مسیری حرکت کنیم که ساختار خانواده عوض بشود یعنی نقش زن به عنوان مادر تضعیف شده و نقشش به عنوان تربیت کننده فرزند یک بار و تحمیل تلقی شود. یعنی اگر مادری گفت با گفتن اینکه من ۴ فرزند دارم افتخار کند ما باید کاری کنیم که او در جامعه نتواند سرش را بالا بگیرد و به جای فرزند آوری به چیزهای دیگری از جمله کار در خارج از خانه و مدرک تحصیلی اش افتخار کند. البته داشتن هیچ کدام از اینها فی نفسه اشکالی ندارد اما اینکه تشخیص بدهیم اولویت و ارزش چیست، مهم است.

همچنین برای اینکه ارزش ها و سبک زندگی ما را جابه جا کنند، به دنبال تغییر نوع نگاه ما به هستی است به طوری که نگاه هستی شناسانه اش غیر از آن چیزی باشد که اسلام و دین گفته است. برای همین است که غربی ها در مورد وجود خدا شبهه و سوال ایجاد می کنند! چرا؟ یکی برای اینکه نگاه هستی شناسانه ی ما را تغییر بدهند و بگویند عالم خدایی ندارد و نگاه مادی گرایانه را جا بیاندازند.

لذا در مساله جمعیت کشورهای غربی چنین رویکردی را داشته اند یعنی تلاش کرده اند که ارزش های خانواده را تغییر دهند و بر اساس آن کاری کنند که سبک زندگی عوض شود و وقتی سبک زندگی عوض شد آنها به هدف خودشان رسیده اند. مثل همین مساله که هدف ازدواج را لذت جنسی مطرح می کنند نه رابطه جنسی برای فرزند آوری! بنابراین آنها در حقیقت لذت طلبی را ترویج کردند و فرزند آوری را کنار گذاشتند .

- مگر دشمن هدف نهایی اش فردگرایی و سوق دادن افراد به سمت تجرد نیست و آیا ازدواج به هر شکلی برایش خطر محسوب نمی شود؟

دشمنان ما گام به گام عمل می کنند اول یک خط می اندازند بعد عمیقش می کنند و کم کم آنقدر جلو می روند که اگر شما این نوع نگاه به خانواده را عوض کنید در ته خط می رسید به همجنس بازی! بله باورش سخت است ولی وقتی خانواده از ساختار خودش خارج شد این اتفاق می افتد! درست مثل سوراخی که در یک سد ایجاد می شود که به تدریج سد را خراب می کند برنامه ریزی غربی ها هم همینطور است که ما الان داریم می بینیم مسائل جنسی کم کم دارد خودش را نشان می دهد.

یک زمانی این فکر در ذهن ما وجود داشت که ما اگر وسایل ازدواج را فراهم کنیم با خیلی از مفاسد مقابله می شود اسلام هم همین را می گوید «مَن تَزوج فَقد اَحرز نِصف دینه» اما این تنها در صورتی است که آن ساختارهای فکری باقی بماند. وقتی ساختارهای فکری را عوض کردند مثلا تنوع طلبی در لذت جنسی را رایج کردند فرد ازدواج می کند اما تنوع طلبی اش با این ازدواج ارضا نمی شود و این ازدواج سریعا به طلاق منجر می شود.

یعنی اگر متوجه این فرایند بشویم می فهمیم که اگر بحرانی وجود دارد این بحران یک عامله نیست بلکه ریشه هایی دارد که اگر ما آن ریشه ها راشناسایی نکنیم نمی توانیم با آن بحران مقابله کنیم

مثلا می گویند بحران جنسی وجود دارد خوب بله این یک واقعیتی است ولی با آن همه ساختار شکنی ها، هجمه ها، انسان بعضی وقت ها نمی فهمد چه اتفاقی دارد می افتد و خیلی عادی با این مسائل برخورد می کند. اگر به آن ساختار خانواده اسلامی الهی ارزش می دادیم و حفظش می کردیم الان کار به اینجا منتهی نمی شد و الان اگر بخواهیم به آن نقطه اول برگردیم راهش این است که سیستم را عوض بکنیم یعنی نوع نگاه آن زن یا مرد را نسبت به عالم، نسبت به خانواده، نسبت به وظیفه مادری یا پدری تغییر بدهیم وبه جایگاه اولیه اش باز گردانیم.

- آیا شما قبول دارید که جامعه ایرانی مبتلا به پدیده «بحران جنسی» شده است؟

آثاری از تغییر را دیده می شود ولی این تغییر به حدی نیست که نام «بحران» را روی آن بگذاریم چون بعضی ها برای اینکه ناامیدی از اسلام را ایجاد کنند، چیزی را زودتر از اینکه به مرحله بحران برسد، بحرانی اعلام می کنند در صورتی که الان چنین چیزی نیست

- با توجه به مشاهدات، آیا این موضوع فراگیری ندارد؟

نه الحمد الله! شما چه جوری می توانید بگویید این موضوع فراگیری دارد در حالی که ما این همه جوان داریم که به ازدواج و ارزش های خانوادگی پایبندند؟ البته در کنار این مسائل شاید فساد هم داشته باشیم اما چون نمود فساد خیلی زودتر از نمود صلاح خودش را نشان می دهد، بیشتر به چشم می آید. به عنوان مثال وقتی در این اتاق پُر سیب باشد اما یک سیب گندیده وجود داشته باشد، بوی سیب گندیده توجه شما را به خود جلب می کند.

بنابراین با یک مصاحبه و اظهارنظر نمی توانیم بگوییم که بحران هست یا نیست! بلکه دانشمندان اجتماعی، تربیتی و دینی ما باید در جامعه با مطالعات میدانی و آماری مشخص کنند که جامعه ما از نظر اعتقادات و ارزش های دینی در چه وضعیتی قرار دارد. البته باید شاخصی برای بحران تعیین کنیم و بر اساس آن شاخص بگوییم که بحران داریم یا نداریم. با حدس و گمان نمی شود.

مثلا بعضی از مطالعاتی که در سالهای گذشته نسبت به حجاب انجام شد، نشان داد که وضع حجاب آنطور که می گویند بی حجابی بیداد می کند، نیست! شما نباید بعضی از خیابانهای تهران را ملاک حجاب داشتن قرار بدهید اگر به کل کشور نگاه کنید متوجه می شوید حجاب اغلب خانواده ها در وضعیت خوبی قرار دارد.

البته بعضی ها درصدد تخریب هستند یعنی یک نمونه را می گیرند و به کل تعمیم می دهند که ببینید چه شد و فلان شد! اینها با این کار چند هدف را دنبال می کنند. مثلا می خواهند بگویند وضعیت اکثر جامعه این شکلی است و بقیه هم خودشان را با آنها هماهنگ و همرنگ کنند. البته این اشتباه است و کج جلوه دادن موضوع است ولی تاثیر گذار هم هست و عده ای را که محکم نیستند و از جامعه تاثیر پذیری دارند و در وسط راه هستند به این قافله پیوند می زند و یا وقتی که گفته می شود بحران است عده ای که هنوز به بحران نرسیده اند، با این تلقین ما تحریک می شوند و خودشان را ملحق می کنند و ما عملا با دست خودمان یک بحران مصنوعی را ایجاد می کنیم.

- به نظر شما در موضوع بحرانی بودن یا نبودن موضوعات جنسی مسئولین و فعالان فرهنگی دچار اشتباه محاسباتی نشده اند؟

این که ما می گوییم کار میدانی انجام بدهیم کار سختی است البته این کارها هنوز انجام نشده چون هنوز این اقدامات در کشور ما رایج نشده است، هم بودجه می خواهد و هم اینکه فکرش وجود ندارد ولی ما می توانیم با عقلانیت این کارها را درک بکنیم، یعنی آثارش را ببینیم، نمونه هایش را ببینیم و اقدامات پیشگیرانه را برای این کار ساماندهی کنیم به قول ما طلبه ها اگر چیزی را احتمال دهیم که خطرش بالا باشد باید به آن احتمال ترتیب اثر بدهیم.

اگر گفته می شود بحران جنسی در راه است یا تا حدودی اتفاق افتاده است، این محتملش قوی است یعنی اگر این اتفاق در کشور ما بیافتد سنگ روی سنگ بند نمی شود بنابراین باید به این مساله اهمیت داد و در حد امکان مطالعه دقیق کنیم و راهکارهای مقابله با آن را پیدا کنیم و بعد مقابله کنیم.

بنابراین انجام این کارها حتما منوط به این نیست که ما اول یک مطالعه میدانی داشته باشیم تا بعدا بتوانیم برخورد صحیحی با مساله داشته باشیم کما اینکه مصداق هایی هم وجود دارد مثلا در مورد حجاب ما حداقل تا چند سال پیش یک مطالعه میدانی نداشتیم ولی چون احتمالش را می دادیم که این مساله در معرض خطر باشد با توجه به ساز و کارهایی که داشتیم اقداماتی را نسبت به ترویج حجاب انجام دادیم کتاب هایی نوشته شد، برنامه های رادیو و تلوزیون، مطالب سایت ها، امر به معروف و نهی از منکر همه اقداماتی بودند که تا حدودی اثر گذار بودند و از آنها نتیجه هم گرفتیم.

البته اگر بخواهیم اقداماتمان کامل و همه جانبه باشد باید به این سمت پیش برویم که اقداماتمان مستند به مطالعات دقیق و کارشناسی باشد و در مرحله بعد آنها را انجام بدهیم. ابزار این کار هم وجود دارد صدا و سیما و وزارت اطلاعات ابزاری برای نظر سنجی دارند و از این دست کارها انجام می دهند ولی خوب شاید اسنادش محرمانه باشد و تنها برای یک سری از مسئولین فرستاده شود.

نظرات

نظرات شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.

پربیننده ترین ها