کدخبر: ۱۲٦۹۵
۱۹ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۱۳
وقتی متهم، مدعی العموم میشود
رابطه جنجال صفحه فیسبوک مسی و 90 فردوسیپور
بیرجند رسا- وقتی متهم، مدعی العموم میشود، قطعا جذابیتهایی دارد و حتما کاربرانی که در صفحه فیس بوک مسی نیز نظر گذاشته بودند، پای تلویزیون تخمه میشکستند، پفک و میوه میخوردند و با حرارت برنامه90 را نگاه میکردند.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی بیرجند رسا به نقل از فارس: نظرات تند و گاها زشت ایرانیها بر روی صفحه فیس بوک لیونل مسی بعد از قرعه کشی جام جهانی بازتابهای منفی علیه ایران در داخل و خارج از کشور داشته است و صدای خیلیها به اعتراض علیه این مسئله بلند شده است. از جمله عادل فردوسیپور در برنامه 90 به این مسئله پرداخت.
اگر بخواهیم تحلیلی از این حرکت گسترده انبوه کاربران ایرانی در صفحه فیس بوک مسی داشته باشیم، شاید بتوانیم این تحلیل را ارائه دهیم که کُری خوانی، کَلکَل کردن با حریف مقابل در ایران تبدیل به یک رسم و سنت دیرینه شده است. البته این سنت صرفا در ورزش و فوتبال نیست بلکه میتوان در هنر، سیاست و فضاهای دانشگاهی نیز آن را دنبال کرد. اما واقعیت مسئله این است، دیگر شکل دوستانه و سنتی خود را ندارد بلکه به بی اخلاقیهایی تبدیل شده است که بیش از آنی که یک رقابت و رفاقت سرگرم کننده دوستانه باشد، تبدیل به یک ستیز و جنگ دشمنانه میشود.
فوتبال برای هیجان داشتن باید منطق برد و باختی داشته باشد. مساوی همیشه کسالت بار و خسته کننده است. بدون شک اتفاقی که در صفحه فیس بوک مسی افتاد، طرفدارانی که هر هفته با این منطق برد-باخت و کُری خوانی رشد یافتهاند چون میدانستند در زمین فوتبال ایران برنده نخواهند بود، عقدههای روانی خود را پیش از تقابل داخل زمین فوتبال خالی کردند.
برای اینکه این فرهنگ شکل درست خود را بگیرد، بدون شک نیاز به کار فرهنگی بلند مدت است، نهادهای فرهنگ ساز کشور از قبیل روزنامه و تلوزیون سهم بسزایی دارند. تمامی جار و جنجال و حاشیه سازییهایی که توسط برنامههای تلویزیونی ورزشی و روزنامهها و سایت ها مختلف انجام میشود یک طرف و برنامه90 هم یک طرف. بدون شک تاثیر فرهنگی و تربیتی برنامه90 اگر نگوییم بیش از دیگر رسانهها است، حداقل کمتر از آنها نخواهد بود. رکوردهای ارسال پیامک گواه این مدعاست که 90 طرفداران بلند مدت مشتاقی دارد.
عملکرد فردوسیپور برای بهبود وضعیت فرهنگی و اخلاقی فوتبال چه بوده است؟؟ برنامه 90 چند صد قسمت بر روی آنتن رفته است، هزاران ساعت از وقت طرفداران پرو پا قرص خود را گرفته است. از این چند هزار ساعت، چند ساعت فردوسیپور اختصاص به گفتگویی مستقل در خصوص مباحث اخلاقی و فرهنگی فوتبال داشته است؟
فردوسی پور که در 90، همیشه در مقام پرسشگر چالشی قرار میگیرد و جنجال راه میاندازد و از این بابت 90 همیشه زبانزد خاص و عام بوده است. موفقیتهای 90 بیش از هرچیز بین جدالها و سرشاخهایی است که در برنامه اتفاق میافتد. همان قانونی که در زمین فوتبال است در برنامه 90 نیز حکم فرماست که دو تیم در مقابل هم صف آرایی کنند و هر تیم تلاش میکند تا پیروز از میدان مسابقه بیرون بیاید و منطق برد-باخت در آن نمایانگر است.
در برنامه 90نیز اینگونه است که یا دو نفر از دو طیف مختلف رو بروی همدیگر قرار میگیرند و فردوسی پور این وسط نقش آتش بیار معرکه را بازی میکند تا گفتگو داغ شود یا اینکه اگر کسی هم نباشد خود فردوسی پور به عنوان مدعی العموم در مقابل یک فرد یا گروه قرار میگیرد و انقدر به عنوان وکیل مدافع دلسوز عمل میکند که گاها میخواهد سر خود را به میز بکوبد. اما در قائله صفحه فیس بوک مسی اینبار او میبایست در مقابل بیش از صدهزار نفری قرار بگیرد که قطعن بسیاری از آنها نیز طرفداران دو آتیشه 90و فردوسی پور هستند. اما بیش از هرچیز این تقابل برایم مضحک آور بود.
فردوسیپوری که در حد شعار و دادن پیامهای اخلاقی و فرهنگی مثل اینکه ما کشوری دارای صاحب فرهنگ و تمدن هستیم، این کامنتها بسیار زشته و در شان ایران نیست و .. میخواهد پند اخلاقی به مخاطبان خود بدهد، اما ساختار و فرم برنامه تلویزونی او کاملا بر مبنای دوئل و درگیری بنا شده است و مخاطب با آن رشد پیدا کرده است. آیا او موفق خواهد بود؟
اگر بشود فرم و محتوا را در تلویزیون از هم جدا کرد، قطعا پیامهای اخلاقی فردوسی پور نیز موثر خواهد بود. اما به نظر نگارنده نه تنها جدایی فرم و محتوا در رسانههای تصویری محال است، بلکه محتوای جدا شده از فرم؛ تبدیل به ضد خودش خواهد شد.
جالب است فردوسیپور این اتفاق را برای زایتسف بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا و سیاستمدار فرانسوی را طبیعی میداند ولی برای مسی غیر منتظره، چونکه در ایران محبوبیت دارد. در دل همین حرف فردوسی پور، بینش تقابل کاملا مشهود است، اما او اینگونه کارها رو طبیعی و غیر طبیعی میداند. در حالیکه غافل است محتوا و پندهای اخلاقی که جنبه فرمی پیدا نکردهاند در تلویزیون تبدیل به ضد خود میشود و تاثیرات رسانهای دوست و آشنا نمیشناسد. فردوسی پور باید بداند، وقتی فرم برنامه او یعنی جنجال و با آهنگ تیتراژ برنامهاش آغاز میشود، نباید حرفهایی که خارج از چارچوب ساختاری و فرمی برنامهاش هست را مفید و موثر بداند.
امیر قلعه نویی چندی پیش حرف بسیار حکیمانهای در خصوص برنامه وی زد. او گفت: فردوسیپور نشان میدهد که بپوشاند.از همین روست که بسیاری از بی حیثیتی ها، بی غیرتیها و بی اخلاقیها را در فوتبال مشاهده میکنیم، اما دیگر برایمان تبدیل به یک امری عادی شده است. اگر یکی از این بی اخلاقی ها در گذشته رخ می داد، کافی بود تا عالمی بهم بریزد، اما الان اکثریت در مقابل این اتفاقات بیتفاوت شدهاند. با سرگرم و جذاب کردن موضوعات حساس و مهم در تلوزیون، می توان بی تفاوتی و خنثی شدن را در مقابل آن موضوع به مخاطب تزریق کرد.
وقتی متهم، مدعی العموم میشود، قطعا جذابیتهایی دارد و حتما کاربرانی که در صفحه فیس بوک مسی نیز نظر گذاشته بودند، پای تلویزیون تخمه میشکستند، پفک و میوه میخوردند با حرارت برنامه90 را نگاه میکردند و به این فکر میکردند، دفعهی بعد باید چه اتفاقی یا حاشیه ای رخ بدهد که فردوسیپور آن را نشان بدهد و بعد به فراموشی سپرده بشود. باید بین شباهتهای جنجال صفحه فیس بوک لیونل مسی با فرم جنجالی برنامه90 عادل فردوسی پور بیشتر تامل کرد.
به نظر نباید فراموش کرد بیش از آنکه کاربران ایرانی را مقصر دانست که وقتی با تیم بزرگی مثل آرژانتین همگروه میشود و یک فوق ستاره ای مثل مسی را نیز دارد، جوگیر و ذوق زده بشوند و بر مبنای بینش اخلاقی که از برنامهها و روزنامههای ورزشی آموخته اند، حتما خود را در تقابل با مسی میبینند و چنین اتفاقاتی میافتد. باید مقصر اصلی را کسانی دانست که چنین اخلاق و فرهنگی را در جامع نضج و گسترش دادهاند.