بیرجندرسا - امام خمینی(ره) در درجه اول به دمیدن روح امید و خودباوری در جامعه و همچنین اینکه ما میتوانیم پرداختند و از این جهت، پیروزی انقلاب اسلامی خود بزرگترین تجلی خودباوری و ما می توانیمی بود که امام در جامعه تزریق کردند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا، یکی از نکات مهمی که هموار مقام معظم رهبری، در ارتباط با مسائل و موضوعات مختلف، بر آن تأکید دارند این است که ما بایستی باور کنیم که می توانیم. از این رو، ایشان در دیدار رئیس، مدیران، پژوهشگران و محققان جهاد دانشگاهی نیز بار دیگر بر این مقوله تأکید کردند و فرمودند: "متأسفانه در سالهای متمادی تلاش شد تا به ایرانی تلقین شود که«نمی تواند» اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار(ره)، روحیه «ما می توانیم» را وارد فرهنگ و ادبیات سیاسی و انقلابی کشور کرد و نتیجه آن اکنون، بصورت بروز توانایی های ملت ایران، در عرصه های گوناگون، قابل مشاهده است."
ایشان همچنین خاطرنشان کردند: "با وجود تزریق روحیه خودباوری در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اما همچنان ریشه فرهنگ غلط «ما نمی توانیم» قلع و قمع نشده است و متأسفانه هنوز عده ای در زمینه های مختلف، نگاه به بیگانگان و پیشرفتهای علمی، سیاسی، نظامی و مادی آنها دارند."
در واقع، اهمیت باور و ایمان به اینکه ما می توانیم از اینجا ناشی می شود که این باور از یک سو به ما این امید و نوید را می دهد که با توکل بر خدا و عزم راسخ بایستی تلاش کرد و از این طریق می توان به نتیجه مطلوب رسید و از سوی دیگر، مانعی خواهد بود برای خودباختی و تکیه به بیگانگان. یعنی وقتی باور داشته باشیم که ما می توانیم، از پیشرفت های ظاهری دیگران نه تنها هراسناک نمی شویم، بلکه امیدوار هم می شویم که برای ما هم این امکان وجود دارد که نمونه کامل تری از پیشرفت را ارائه دهیم.
از این رو، با توجه به اهمیت این مقوله، استعمارگران علاوه بر استثمار منابع طبیعی و خدادادی مستعمرات، همواره کوشش می کردند تا به مردمان تحت استعمار تلقین کنند و بباورانند که نمی توانند. پذیرش این مقوله در نزد مردمان تحت استعمار نه تنها غفلت از استعدادها و سرمایه های درونزای آنها را در پی داشت، بلکه نوعی مسئولیت را برای استعمارگران مفروض می دانست. بدین معنا که چون این مستعمرات نمی توانند خود را از وضعیت کنونی رهایی بخشند پس استعمارگران وظیفه دارند تا برای رهایی از این وضعیت به آنها کمک کنند. حاصل جا انداختن این نوع نگرش، مشروعیت بخشیدن به استعمار ملت ها و معنا کردن آن به طلب عمران و آبادانی بود. برآیند این وضعیت این بود که ملت های تحت استعمار همچنان بایستی تحت استعمار بمانند، زیرا آنها نمی توانند.
در ایران نیز، هر چند که این کشور هیچگاه به طور مستقیم تحت استعمار قرار نگرفت اما تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مهره ها و دست نشاندگان استعمار بر آن حاکم بودند و تا حدودی این نوع نگاه که انسان ایرانی نمیتواند نیز در جامعه جا افتاده بود. از این رو، امام خمینی(ره) در درجه اول به دمیدن روح امید و خودباوری در جامعه و همچنین اینکه ما میتوانیم پرداختند و از این جهت، پیروزی انقلاب اسلامی خود بزرگترین تجلی خودباوری و ما می توانیمی بود که امام(ره) در جامعه تزریق کردند. پیشرفتهای این نظام در مراحل بعدی نیز نشان داد که ما میتوانیم بزرگترین ضامن عبور از گردنه هاست.
در این خصوص همچنین باید گفت که ما میتوانیم به معنای نفی و طرد دستاوردهای مثبت و سازنده دیگران نیست، بلکه منظور این است که در رویارویی با شرایط پیچیده دنیای کنونی ما نبایستی دچار خود فراموشی و خودباختگی شویم. در این شرایط بایستی هرچه بیشتر بر توانمندی های درونزای داخلی خودمان تکیه داشته باشیم و باور کنیم که می توانیم.
در مجموع باید گفت که انقلاب اسلامی بر مبنای خوباوری و اعتقاد بر اینکه ما می توانیم شکل گرفته و تاکنون به راه پرافتخار خود ادامه داده است و مسلم است که تداوم این راه و حرکت نیز در سایه تداوم باور و ایمان به اینکه ما می توانیم میسر و ممکن است.
علی موحدی