بیرجند رسا-نوه علامه امینی گفت: علامه امینی با درک بیشتر از شخصیت امام علی(ع) سعی داشتند تا دلیل این مظلومیت را ریشهیابی کنند و بررسی کنند که چه زمینههایی در جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جامعه آن روزگار وجود داشته است که باعث شده تا فردی مانند امیرالمؤمنین این چنین مظلوم واقع شوند.
به گزارش
پایگاه خبری تحلیلی بیرجند رسا به نقل از مهر،
عبدالحسین امینی نجفی، نوه علامه امینی در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: فضای خانواده بستر بسیار مناسبی برای تربیت فرزندان میباشد، آیتالله سبحانی در بیان خاطراتشان درباره علامه میگفتند ما چون خانهمان با خانه علامه امینی در یک کوچه بود از نزدیک با روحیات علامه و خانواده ایشان آشنا بودم خانواده علامه خانوادهای اهل علم و مطالعه بودند.
وی افزود: من علامه را از نزدیک ندیدم اما هر زمان که دلم میخواست ایشان را درک کنم به نزد عمویم حاج شیخ رضا میرفتم زیرا ایشان در زمان حیات علامه امینی دست راست و بازوی پدرشان بودند. عمویم در رابطه با حالات علامه امینی بیان میداشتند که ایشان به شدت با قرآن مأنوس بودند به طوری که روزی یک جزء و یا حداقل یک حزب قرآن را قرائت میکردند علامه به دلیل آشنایی زیاد با قرآن قادر بودند که در 10 ساعت یک ختم کامل قرآن داشته باشند، همین انس با قرآن نیز باعث شد به این درجات علمی بالا برسند به طوری که در الغدیر نیز ریشههای این انس را میتوان درک کرد.
نوه علامه امینی در ادامه سخنانش اظهار داشت: یک وجه زندگی و شخصیت علامه امینی که برای من بسیار قابل تأمل بوده، ارتباط عاطفی است که ایشان در عین ارتباط معرفتی با ائمه خصوصا با امیرالمؤمنین(ع) داشتهاند زیارتنامههایی که علامه در حرم اهل بیت(ع) میخواندند زبانزد بوده، به خصوص علاقه زیادی نیز به زیارت امینالله داشتند.
وی با بیان این مطلب که علامه حتی در وصیتنامه خانواده خود را سفارش به وقف خدمت به امیرالمؤمنین(ع)، میکنند گفت: علاوه بر بحث علمی ایشان این علاقه علامه امینی به امام علی(ع) باعث شده بود تا ایشان در مجاورت حرم امیرالمؤمنین(ع) ساکن شوند، علامه حتی ارثبری فرزندان را نیز منوط به خدمت به امیرالمؤمنین(ع) میدانستند، به طوری که شرط استفاده از منزل ایشان که روبهروی نجف میباشد را خدمت به امیرالمؤمنین(ع) در کتابخانه عنوان میکنند و بیان میدارند که کسانی از اولاد من میتوانند از این خانه استفاده کنند که در کتابخانه به امیرالمؤمنین(ع) خدمت کنند.
عبدالحسین امینی نجفی اظهار داشت: امام علی(ع) کسی است که از ابتدای کودکیاش در کنار پیامبر(ص) بزرگ شده و در تمامی لحظات نیز حضوری تنگاتنگ در کنار رسول خداوند(ص) داشته است در حقیقت پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) یک روح در دو جسم بودهاند.اگر شخصیت امام علی(ع) را با آن سابقه در نظر بیاوریم و نگاهی بادقت و تأمل بیشتر به تاریخ و شخصیت امیرالمؤمنین (ع) داشته باشیم عمق مصیبتهای وارد شده به ایشان را بهتر درک خواهیم کرد علامه امینی(ره) نیز وقتی به عمق این مصیبت رسیدند بیش از پیش به مظلومیت امام علی(ع) پی بردند.
نوه علامه امینی تأکید کرد: علامه با درک بیشتر از شخصیت امام علی(ع) سعی داشتند تا دلیل این مظلومیت را ریشهیابی کنند و بررسی کنند که چه زمینههایی در جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جامعه آن روزگار وجود داشته است که باعث شده تا فردی مانند امیرالمؤمنین این چنین مظلوم واقع شوند. ایشان میخواستند بفهمند که چگونه میمکن است فردی که خود را اهل عبادت و خدا میداند به امام علی(ع) شمشیر بزند.
وی گفت: علامه امینی در کتاب الغدیر خود هرگز جدل نمیکند بلکه به دنبال این است که از روی شواهد یک واقعیت تاریخی را به درستی بیان دارد، کسانی هم که بی طرفانه این کتاب را مطالعه کنند این موضوع را به خوبی درک میکنند. استادی در دانشگاه بغداد با علامه آشنا بود یک بار علامه به خانه این استاد میرود و وقتی صحبت از علم و مباحث علمی میشود این استاد بغداد با اضافه کردن لقب امیرالمؤمنین بر اسم معاویه بیان میدارد که من مشغول نوشتن کتابی در رابطه با مناقب امیرالمؤمنین معاویه هستم.
وی ادامه داد: در آن زمان علامه مشغول تحقیق بر روی جلد نهم کتاب خود بودهاند و به آن فرد میگویند من هم درباره معاویه اسنادی دارم اگر دوست داری میتوانم در اختیارت بگذارم و نوشتهها و اسناد به دست آورده خود را به این فرد میدهد بعد از مدتی در مکاتبهای که بین این دو صورت میگیرد علامه از این استاد در رابطه با کتاب مناقب معاویه میپرسد و آن فرد در جواب مینویسد که من آن کتاب را آتش زدهام زیرا بعد از مطالعه اسناد شما چهره واقعی معاویه برایم روشن شد و این فرد لایق منقبت گفتن نیست.
نوه علامه امینی با بیان این مطلب که محوریت کتاب الغدیر و نقطه اوج آن اثبات بحث غدیر است، گفت: علامه در کتاب خود از اسنادها و استنادهای اهل سنت استفاده کرده است و محوریت کتاب را نیز غدیریهها قرار داده است. ایشان برای نوشتن کتاب الغدیر رنج سفرهایی مشقتبار را به جان میخریدند و سفرهای زیادی به کشورهایی مثل هند و شام داشتهاند و این در حالی است که در آن زمان سفرها بسیار سخت بودهاند.
وی در پایان سخنانش تصریح کرد: تا اوایل قرن 12 در 11 جلد الغدیر آمده است و بقیه مطالب که از قرن 12 تا 14 و قرن حاضر که 15 است، جمع آوری شده اما متأسفانه هنوز به چاپ نرسیده است.