کدخبر: ۳۲٤٦۹
۱٤ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:٤۰
چاپ

فرصتی که در مقابل رییس‌جمهور سوخت

فرصتی که در مقابل رییس‌جمهور سوخت

بیرجند رسا-در شرایطی که فشار بر اهل فرهنگ به حدی رسیده که حتا شخص وزیر فرهنگ نیز تلویحا به این مسأله اعتراف می‌کند، دیدار اهل قلم با رییس‌جمهور فرصتی است برای بیان بخشی از مشکلات این حوزه و افزایش قدرت اهل فرهنگ؛ دیداری که آخرین‌بار با سکوتی عجیب درباره همه این مشکلات برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجند رسا  به نقل ازایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی که به علت وعده‌های بسیاری که از پیش از ریاست‌جمهوری درباره آزادی داده، از حمایت چهره‌های شاخص هنر و ادبیات برخوردار شده، از زمان به قدرت رسیدن تاکنون، دو بار با جمعی از هنرمندان دیدار داشته است. در هر دیدار هم چند نفر از هنرمندان به نمایندگی از دیگران در حضور رییس‌جمهور درباره مسائل و مشکلات حوزه کاری خود سخنرانی کرده‌اند.   در نخستین دیدار هنرمندان با حسن روحانی که شامگاه 18 دی‌ماه 1392 برگزار شد، رضا امیرخانی، نویسنده، به عنوان نماینده‌ای از اهل ادبیات گفت: «آقای رییس‌جمهور! ممیز و حامی و داور و سایر اعضای وزارت ارشاد را از لشگر اجنه انتخاب نفرمایید!» عبدالجبار کاکایی، شاعر، نیز اظهار کرد: «ما شاعران متعهد به آرمان‌های مردم در سال 57 برائت خود را از مدیریتی اعلام می‌کنیم که به نام حمایت از ما، قلم مخالفان را می‌شکند.» در این دیدار درواقع از دو موضوع مهم ممیزی و ایجاد فضای مناسب برای اهل قلم با دیدگاه‌های مختلف سخن گفته شد.   همه مشکلات حل شده است؟ اما دیدار دوم هنرمندان با رییس‌جمهور شامگاه سوم مردادماه جاری برگزار شد؛ در شرایطی که با گذشت بیش از یک سال از به قدرت رسیدن دولت جدید، به نظر می‌رسد وقت وعده‌های بیش‌تر به سر رسیده، موعد عمل به دست‌کم بخشی از وعده‌ها به‌سرعت در حال گذر است و در این میان، هنوز بسیاری از وعده‌ها مانده که محقق نشده است. بر این اساس، می‌توان گفت، انتظار طبیعی این بود که در دیدار اخیر اهل قلم با رییس‌جمهور مطالبات واقعی این گروه با عالی‌ترین مقام اجرایی کشور در میان گذاشته شود، اما تنها نماینده اهل قلم که فاضل نظری، شاعر، بود، در فرصت کوتاه سخنرانی در حضور رییس‌جمهور به بیان مبحثی کلی درباره اهمیت شعر در فرهنگ ایران اکتفا کرد و ازجمله گفت: «آن‌چه امروز به عنوان شعر فارسی در اختیار ماست، میراث گران‌بهایی با ستاره‌های درخشان است که باید از آن حفاظت شود.»   با شنیدن این سخنان ممکن است به نظر برسد که همه مشکلاتی که دو نماینده اهل قلم در دیدار نخست با رییس‌جمهور مطرح کرده بودند، حل شده و هیچ‌کدام از مسائلی که نویسندگان، مترجمان و شاعران در یک سال گذشته درباره‌اش شکایت داشته‌اند، جدی و نیازمند توجه نبوده است.   اجازه‌ای برای شنیدن صداهای متفاوت نیست این در حالی است که عبدالجبار کاکایی معتقد است هنوز مسائل این حوزه همان است که بود: «من یک بار تجربه صحبت در حضور رییس‌جمهور را دارم و هنوز از اصولی که در آن جلسه صحبت کردم، کوتاه نیامده‌ام. ایجاد فضایی برای آزادی بیان و توجه به ادبیات انتقادی که نقد می‌کند و شهامت نقادی دارد، برداشتن فاصله‌ها، دست برداشتن از حمایت‌های یک‌سویه، خارج کردن ادبیات موسوم به انقلاب از قلمروهای حکومتی، از جمله این مطالب است. اگر این موانع برطرف شود، درباره نفس ادبیات و رشد شعر هم می‌توان فکر کرد، اما ایجاد آرامش ابتدایی‌ترین نیاز اهل قلم است. نظام‌های سیاسی در برابر اهل قلم مسؤول‌اند و باید فرصت انتقاد را فراهم کنند. البته نباید قلمِ حامی را هم در قرنطینه نگه دارند. باید اجازه دهند آفرینش ادبی به میل و سلیقه هنرمند باشد نه با تکلیف، ‌اجبار و تحمیل. این‌ها مشکلاتی است که فعلا اهل ادبیات با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و به نظرم هنوز حل نشده‌اند. اجازه‌ای برای شنیدن صداهای متفاوت در جامعه نیست.»   انتظار تغییر داشتیم اما... احمد آرام، نویسنده، نیز در پاسخ به این پرسش که مهم‌ترین دغدغه اهل قلم که می‌تواند در فرصت‌های ممکن با رییس‌جمهور در میان گذاشته شود، چیست، می‌گوید: «مهم‌ترین مسأله‌ای که در حال حاضر دغدغه همه ماست، مسأله ممیزی و توقف بسیار طولانی بعضی کتاب‌ها در وزارت ارشاد است. این مسأله می‌بایست رودررو با رییس‌جمهور مطرح شود. الآن مدت‌هاست از ریاست ایشان می‌گذرد. ما انتظار داریم وقتی دولت جدید روی کار می‌آید، با تغییر عملکرد وزارت ارشاد، در وضعیت نشر و ممیزی بهبود حاصل شود، ولی متأسفانه چیز خاصی تغییر نکرده است. مهم‌ترین مسأله‌ای که می‌شد در آن دیدار عنوان کرد وضعیت نشر و ممیزی بود و این‌که روز به روز از اهمیت کتاب در جامعه ما کاسته می‌شود. صدا و سیما درباره کتاب‌هایی که چاپ می‌شوند، برنامه خاصی ندارد. می‌شد این نکات را مطرح کرد تا از مشکلاتی که سد راه ادبیات شده، کاسته شود.»   تکلیف سانسور را روشن کنید مهدی غبرایی، مترجم، نیز مهم‌ترین مسأله حوزه ادبیات و نشر را که رییس‌جمهور باید به وضعیت آن رسیدگی کند، سانسور می‌داند: «به نظر من اساس حرف بر سر سانسور است. ایشان باید تکلیف سانسور را روشن کنند. این اساس درخواست من و بسیاری از اهل قلم و چیزی است که خودشان وعده دادند. ما انتظار داریم به این وعده عمل شود. یک سال از ریاست‌جمهوری ایشان گذشته اما هنوز کتاب‌های بلاتکلیف دولت قبلی در ارشاد مانده است. سانسور هیچ معیار و ملاک روشنی ندارد و سلیقه‌یی است. سانسور هنر را فلج می‌کند و در ادبیات به فقر زبانی و بی‌اعتمادی خواننده به آثار ادبی می‌انجامد.»   وقتی سازوکار خاصی وجود ندارد نکته ابهام‌برانگیز دیگر در جریان دیدار اخیر هنرمندان با رییس‌جمهور، نحوه انتخاب نماینده اهل قلم است. همایون امیرزاده، مشاور اجرایی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره سازوکار انتخاب چهره‌های ادبی برای حضور و سخنرانی در مراسم دیدار با حسن روحانی می‌گوید: «سازوکار خاصی وجود ندارد. بر اساس صلاح‌دید برگزار‌کننده که در این مورد خاص نهاد ریاست‌جمهوری است و در موارد دیگر بخش‌های دیگر، طیفی از سخنرانان پیش‌بینی می‌شوند و از حوزه‌های تخصصی مثل معاونت فرهنگی ارشاد نظرخواهی می‌شود.»   اگر ادبیات ما این‌قدر بی‌سامان نبود عبدالجبار کاکایی درباره شیوه انتخاب سخن‌گوی اهل قلم در حضور رییس‌جمهور اظهار می‌کند:‌ «این انتقاد به شیوه انتخاب خود من هم وارد است. نمی‌خواهم سخنانم جسارت به دوست ارجمند، آقای نظری، باشد چون او هم مثل من انتخاب شده است. به من هم تکلیف شد که در حضور رییس‌جمهور سخنرانی کنم. معاونت فرهنگی چنین پیشنهادی به من داد و وقتی من افراد دیگر را پیشنهاد دادم که از نظر سنی از من بالاترند، فرمودند شما باشید.»   اما دلیل این فقدان سازوکار و انتخاب بی‌ضابطه را که حتا برای سخنرانان هم تحمیلی است، باید در کجا جست‌وجو کرد؟ کاکایی می‌گوید: «اگر اتحادیه یا صنفی بود و ادبیات ما این‌قدر بی‌سامان نبود، می‌توانست تصمیم‌گیرنده باشد؛ اما مادامی که نیست، برایش تصمیم می‌گیرند. رییس نیروهای مسلح درباره ادبیات نظر می‌دهد. آقای حبیبی، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی، و آقای پژمان‌فر، نماینده مجلس، درباره ادبیات نظر می‌دهند. باید اجازه بدهند اهل ادبیات خود تصمیم‌گیرنده باشند، چون چم و خم کار را بیش‌تر می‌دانند. یک فرد سیاسی ممکن است از یک شعر یا از یک آدم متوحش شود ولی اهل ادبیات می‌دانند که یک شعر چه بازخوردی در جامعه خواهد داشت.»   به کدام تشکل مراجعه شود؟ احمد آرام نیز درباره انتخاب نماینده اهل قلم برای سخنرانی در حضور رییس‌جمهور اظهار می‌کند: «باید هر اتفاقی را که در زمینه فرهنگ و ادبیات رخ می‌دهد، یک نشانه تلقی کنیم. دعوت نکردن از فرهیختگان برای صحبت و انتخاب آدم‌هایی که چندان شناخته‌شده نیستند، نشان‌دهنده این است که هنوز نویسنده‌ها را جدی نگرفته‌اند. این نادیده گرفتن یعنی حقوق دیگران هم نادیده گرفته می‌شود. زیباترین نوع انتخاب این بود که نهاد ریاست‌جمهوری نماینده‌هایی را از اصناف مختلف و افراد مختلف انتخاب می‌کرد.»   او در پاسخ به این پرسش که اگر قرار بود نماینده اهل قلم برای سخنرانی در حضور رییس‌جمهور با مشورت اصناف انتخاب شود، باید به کدام تشکل مراجعه می‌شد، عنوان می‌کند: «در حال حاضر کانون نویسندگان مورد تأیید نیست و تنها جایی که قابل اهمیت است، اتحادیه ناشران است. حداقل ناشران می‌توانند این مسأله را مطرح کنند که نشر ما با چه معضلاتی مواجه است. کتاب هنوز به سبد خانوار وارد نشده و سال‌هاست تیراژ کتاب هیچ رشدی نداشته است. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت ندادن دولت‌ها به کتاب است. اگر مسأله نشر هم مطرح شود، مسائل دیگر به دنبال آن مطرح خواهند شد. وقتی ناشر از ماندن کتاب در ارشاد صحبت می‌کند، بالطبع این مسأله هم مطرح می‌شود که دلیل این همه توقف چیست.»   اگر اراده‌ای برای اصلاح باشد مهدی غبرایی نیز در پاسخ به این پرسش که روش مناسب برای انتخاب نماینده اهل قلم در دیدار با رییس‌جمهور چیست، می‌گوید: «اگر حسن نیت باشد و واقعا اراده‌ای برای اصلاح وجود داشته باشد - که من بعد از یک سال با توجه به وضعیت ممیزی کتاب‌هایم، در این‌باره تردید‌های جدی دارم - راه حل بسیار ساده است. می‌توانند به اتحادیه ناشران ارجاع دهند و بعد نویسنده‌های قدیمی از جمله بزرگان ما مانند آقایان دولت‌آبادی و میرصادقی را دعوت کنند. حداقل می‌توان با بزرگان این حوزه مشورت کرد و خودی و غیرخودی نکرد.»   دُم خروس یا قسم؟ او ادامه می‌دهد: «تکلیف ما با دولت قبل روشن بود، چون زور می‌گفت و ما حریفش نمی‌شدیم. الآن آقایان دست دوستی دراز کردند، ما هم گفتیم اهل کنار آمدنیم. نه می‌خواهیم کار سیاسی کنیم و نه درصدد انقلابیم. می‌خواهیم در چارچوب ضوابط، اگر ضوابطی در کار باشد، کار کنیم. خودِ سانسور خلاف قانون اساسی است و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است نه قانون اساسی، ولی ما چون زورمان نمی‌رسد، به آن تن می‌دهیم، اما بحث این است که در این‌باره معیار عقلانی داریم یا خیر. اگر داریم، چرا اجرا نمی‌شود و اگر نه، دُم خروس را باور کنیم یا قسم را؟»

نظرات

نظرات شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.