بیرجندرسا-کم اطلاعی درباره مسائل دوران بلوغ ممکن است، باعث شود دختر نوجوان احساس کند، این تغییرات نوعی بیماری است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل ازطنین یاس, مواجهه شدن صحیح والدین یک دختر نوجوان با نیازهای دوران بلوغ او نقش بسزایی در نهادینه کردن بهداشت روانی – اخلاقی در افراد، خانواده ها و در نهایت جامعه دارد.
نتایج برخی از تحقیقات در این زمینه نشان می دهد، بسیاری از دخترانی که در دام روابط غیر اخلاقی گرفتار آمده اند، همواره روابط سرد و معیوبی با والدین خود داشته و نه تنها توجه و محبتی از جانب آنان دریافت نکرده اند، بلکه به اشکال مختلف مورد تحقیر و سرزنش، تنبیه و سخت گیری های افراطی یا تبعیض و بی تفاوتی آنها واقع شده اند.
تغییرات دوران بلوغ هم برای دختران و هم برای پسران، اهمیت دارد اما مسائل دختران به خاطر شرایط خاص عاطفی، جسمی و فرهنگی اهمیت ویژه ای پیدا می کند و مادر بعنوان نزدیک ترین فرد از نظر عاطفی به دخترش می تواند، گذرای این دوران را برای او آسان تر کند.
نشانه های جسمی و روانی که در دختران ایجاد می شود، احساس اضطراب هم همراه آن به وجود میِ آید. پیدا شدن اولین علائم ممکن است با تغییرات نادرست از جنسیت با احساس بیماری، طرد شدگی و سردرگمی در دختران همراه شود، حتی کم اطلاعی درباره مسائل دوران بلوغ ممکن است، باعث شود دختر نوجوان احساس کند، این تغییرات نوعی بیماری است، به ویژه در این دوران دستخوش اختلالاتی از قبیل بی حوصلگی و گوشه گیری شده و عصبی، بهانه جو و پرخاشگر می شوند.
تمام این نشانه ها ممکن است، نوجوانی را که تجربه یا اطلاعات کافی درباره تغییرات بلوغ و تغییرات جنسی مربوط به آن ندارد، دچار اضطراب کند. برای کم کردن چنین عوارضی است که کارشناسان توصیه می کنند: نوجوانان دختر را باید از پیش برای ورود به این مرحله آماده کرد.
در آستانه بلوغ، مادر بعنوان فردی که هنوز کودک به شدت به او وابسته است، می تواند نقش مهمی را مثل یک دوست ایفا کند. بهتر است مادر با نوجوان درباره دوران بلوغ صحبت کند، چون ناآگاهی از پدیده بلوغ، ممکن است او را در روبرو شدن با این موقیعت ها دچار اضطراب و نگرانی کند و عواقب روانی بدی به جا بگذارد. دختران نوجوان نیاز دارند که برای تجربه همه مراحل بلوغ و ظهور آن در جسم و روان خود آگاه و آماده باشند و بدانند که چطور باید با آن روبرو شوند یا معنای آن رخدادها در بلوغ برای آنها چیست؟
بسیاری از مادران به خاطر شرم و حیا و گاهی بی اطلاعی، مسأله بلوغ را در دخترانشان مسکوت می گذارند و آن را مشمول مرور زمان می کنند. به این ترتیب دختران نوجوان یا باید خودشان به تنهایی با این مسأله مواجهه شوند یا اطلاعات مورد نیازشان را از گروه های همسال بگیرند که آنها هم از این نظر چندان قابل اعتماد نیستند.
از طرفی سکوت مادر در این زمینه ممکن است دختر نوجوان را دچار احساس بی اعتمادی نسبت به او کند، از این رو بهتر است والدین و به ویژه مادران درباره تغپیرات جسمانی دوران بلوغ با دختران خود صحبت و به آنها کمک کنند خود را باور داشته باشند. در این دوره که فرزندان نیاز به توجه بیشتری دارند و بنابراین باید روابط عاطفی عمیق تری با آنها برقرار کرد، والدین شاغل حتماً باید زمانی از روز را به صحبت کردن یا فرزندان خود اختصاص دهند و درباره اتفاقاتی که در طول روز افتاده و مشکلاتی که با آنها درگیر هستند، صحبت کنند.
والدین نه تنها ناگزیر از انطباق با شرایط جسمانی تازه نوجوان شان هستند بلکه در عین حال لازم است از تغییرات روانی دنیای نوجوانان نیز آگاهی باشند. اگر مادری به فرزند خود اعتماد کند و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند و به او بگوید که توافق نداشتن آنها به دشمنی و دوری از همدیگر منجر نمی شود. در این صورت مادران و دختران به فکر حل اختلافات شان می افتند و گفت وگوی آنها قطع نخواهد شد. مادران باید در این دوران بیشتر به حرف های دختران نوجوان گوش دهند، نه اینکه برایش سخنرانی کنند و مطمئن باشند، خود این گوش کردن بهتر از هر روش دیگری او را به تفکر وادار می کند، نظرات او را اصلاح و او را با واقعیت های زندگی آشنا می سازد.
مادران باید در دوران بلوغ به دختران خود توضیح دهند که ممکن است در این سن مشکلات و خطراتی در دوستی های ناسالم و به دور از اطلاع خانواده اتفاق افتد. اهمیت این نکته زمانی مشخص می شود که دخترها مشکلات کوچک را از ترس برخوردهای خشن از خانواده مخفی می کنند و خود این پنهان کاری، باعث سوء استفاده از جانب دیگران و بروز مشکلات شدیدتر می شود.
نکته دیگر این است که مادران در گفت وگو های این دوران با دختران خود نباید زیاد از عبارت های" باید و نباید" استفاده کنند چرا که در این مرحله هدف، آگاه کردن دختر از عقاید مادر است. بهتر است مادران هر چند وقت یکبار وقتی را برای دخترشان در نظر بگیرند، مثلا یک ساعت در ماه و در این زمان با او به صورت دو نفری به پارک بروند و طی پیاده روی از حال و ورزش با خبر شوند.
البته توجه داشته باشید که افزایش این زمان به شکلی کنترل نشده خود می تواند دختر را زمانی که می خواهد ازدواج کند با مشکل رو به رو سازد و به نوعی باعث تمایل نداشتن به ازدواج در او شود. داشتن رابطه عاطفی مناسب با مادر باید باعث کاهش توجه دختر به جنس مخالف شود تا او این میل را تا زمانی که معقولانه با موضوع برخورد کند به تعویق بیندازید.
والدین باید نوجوان خود را تشویق نمایند که در جریان زندگی روزمره با جنس مقابل خود در حد عرف رو به رو شود و برای انجام امور جاری خود با آنها گفت وگو کند.
والدین در این دوران باید بیشتر دختران خود را به تصمیم گیری های خانوادگی شرکت دهند و با آنها مشورت کنند همچنین از تحقیر و سرزنش و انتقاد های غیر سازنده پرهیز کنند و در عوض به تقویت همه جانبه عواطف او به پردازند. یکی دیگر از موضوعاتی که در دوران نوجوانی به شدت برای یک دختر مهم می شود، ظاهرش است. بر اساس برهه سنی که نوجوانان در حال گذر از آن هستند شناخت و پذیرفتن تغییرات جسمی یکی از مهم ترین دل مشغولی های آنهاست. تحقیقات نشان می دهد دختران در سن 10 تا 14 سالگی، به طور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس هستند، بنابراین مهم ترین کاری که والدین باید انجام دهند این است که اعتماد به نفس آنها را افزایش دهند آنها با شناخت از فرزند خود می توانند، توانمندی هایش را مد نظر قرار دهند و الگوهای رفتاری مطلوب را در او ایجاد کنند.
باید به دختری که در این سن قرار دارد گفته شود: که خودباوری به معنای دوست داشتن خود و اعتماد معقول به توانایی ها، چه درونی و چه ظاهری است.
او می تواند خود را دوست داشته و همیشه اعتماد به نفس مثبت داشته باشد به شرطی که اجازه ندهد برنامه های تلویزیونی، سینما، مجلات و حتی اظهار نظر دیگران بر او اثر بگذارند. گرایش نوجوانان دختر به استفاده از لوازم آرایشی برای جلب توجه و ابراز وجود است و به هر میزان که اعتماد به نفس کمتری داشته باشند بیشتر به سمت استفاده از این وسایل گرایش پیدا می کنند و پس باید ریشه این نوع رفتار را در علل کاهش اعتماد به نفس فرزندانمان جست و جو کنیم.
یکی از علل کاهش اعتماد به نفس در نوجوانان، سرزنش، انتقاد و نصیحت های مداوم از سوی والدین و مربیان است برخی از والدین بیش از حد سرنش گر و منتقد هستند، به نحوی که پس از مدت کوتاهی سبب خشم، لجبازی و در نهایت دوری گزینی فرزندان می شود.
خوب است بدانیم تغییر واقعی با تأیید نقاط قوت فرد ایجاد می شود و ما هنگامی می توانیم تأثیرگذار باشیم که در ابتدا ویژگی های مثبت فرزندمان را ببینیم و بگوییم؛ بنابر این دختر خود را در آغوش بگیرید و اجازه دهید این انرژِی را از محیط امن خانواده دریافت کند. فرزند شما به خصوص در دوران بلوغ برای کسب اعتماد به نقس نیازمند این توجه و حمایت عاطفی شما پدر و مادر عزیز است.