بیرجندرسا-عصر روز شنبه برج میلاد میزبان افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر با اجرای احسان کرمی بود که با حضور علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشــاد اســامی، علی ربیعی وزیر کار و امور اجتماعی، حجت اله ایوبی رئیس سازمان سینمایی و علیرضا رضاداد دبیر این دوره از جشنواره به طور رسمی آغاز به کار کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل از ایسنا, یکی از بخش های افتتاحیه به بزرگداشت محمد علی کشاورز اختصاص داشت. این بازیگر قدیمی سینما ،تئاتر و تلویزیون، در مراسم بزرگداشتی که در آیین افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر برایش برگزار شد، بیان کرد: دو سه سالی است که پایم شکسته و از خانه بیرون نیامدهام اما اکنون از وزارت ارشاد ممنونم که برای چنین برنامهای مرا دعوت کرد.او برای تمام مردم ایران سلامتی و سلحشوری و برای مملکت ایران بزرگی از خداوند آرزو کرد.
کشاورز با همراهی حمید فرخنژاد و بهرام رادان روی سن آمد گفت: بین زنها و مردان ایران هیچ فرقی نمیکند و همه باید در بزرگی ، رفاه و فرهنگ مملکت خودمان همانطور که بودیم، باشیم.وی همچنین در بخشی از صحبتهای خود خاطرنشان کرد: من هرچه دارم در درجه اول از مردم مملکتم دارم و نیز از اساتیدی که به من ایرانیت یاد دادند.
او با ابراز تشکر از علی جنتی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) و علی ربیعی(وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) که در مراسم حاضر بودند خطاب به آنها گفت: ما از این دو مرد فرهیخته میخواهیم تا آنجا که در توانشان است به هنر این مملکت کمک کنند.او تاکید کرد: ما باید بچههای خود را از همان سن کم با تئاتر آشنا کنیم تا در بزرگسالی در سینما خودنمایی کنند که البته خوشبختانه آنهایی که تازه آمدهاند قابل تقدیرند چون در این رشته درس خواندهاند.محمدعلی کشاورز همچنین گفت: مملکت ما با تاریخ چند هزار ساله دارای فرهنگ عجیبی بوده است، همانطور که اشخاصی مثل فردوسی ، سعدی، حافظ و مولوی انسانهای نخبهای هستند که در هیچ کجای دنیا مثل آنها وجود ندارد.
او خطاب به این دو وزیر ادامه داد: شما هستید که فرهنگ و هنر ما را باید بالا ببرید و البته نقطه ضعفی دیدید ایراد بگیرید اما اگر کار خوبی هم انجام شد توجه کنید.این بازیگر با تاکید بر اینکه باید همه کوشش کنیم این کشور در راس همه کشورها باشد خطاب به جوانان ایران گفت: امید مردم به شماست و اینکه در درجه اول نجابت بعد تحصیلات و بعد از گوشه گوشه این مملکت شناخت داشته باشیم.جنتی و ربیعی پس از پایان صحبتهای محمدعلی کشاورز با اهدای هدایا و لوح تقدیر از او قدردانی کردند و حضور این هنرمند بر روی سن با تشویقهای زیاد حاضران همراه بود.
حسین جعفریان هم یکی دیگر از هنرمندانی بود که در افتتاحیه جشنواره فجر مورد تقدیر قرار گرفت.این مدیر فیلمبرداری ابتدا با عذرخواهی از گروه فیلمبرداری که به دلیل تاخیر منتظرش هستند از اینکه کارش در سطحی تشخیص داده شده که برایش بزرگداشت بگیرند تشکر کرد.
مدیر فیلمبرداری فیلمهای «چ»،«رستاخیز»و «درباره الی» اظهار کرد: در طول دوران کاریم این فرصت پیش آمد که با کارگردانهای خوبی کار کنم، البته در این سالها تنها نبودم و همیشه با گروهی همکاری میکردم.او با نام بردن علیرضا برازنده و پیمان شادمانفر به فیلمبردارهای نسل حاضر اشاره و اظهار کرد: شنیدهام فیلمبرداران جدید با استعداد هستند و البته کار هومن بهمنش را که شبیه کار خودم هست دیدهام و دوست داشتهام.
حدود یک سال است که از خانه بیرون نرفته ام. در این یک سال بجز خواهر و برادرم تنها دوستی که تقریبا هر روز زمانی را برای هم صحبتی با من کنار میگذارد، اسماعیل شنگله اســت. او یک دوســت بامرام و بامحبت است. البته بعضی وقتها هم عده ای از علاقمندان به دیدنم می آیند. البته برخی از دوســتان مرا فراموش کرده اند و شاید درگیر زندگی شان هستند
در ادامه مراسم افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر تقدیر از فعالان لابراتوارها و استودیوها یکی دیگر از بخشهای این برنامه بود.در این بخش با حضور حجتالله ایوبی و فیروزآبادی (قائم مقام وزیر تعاون) از بهمن کریمیان، امیر بدیل، کیهان خسروانی، حسین شمسی، مسعود کلانتری، بیژن جباری، اکبر عالمی، محمدتقی شاهرخ، هاشم محمدی فر و ناصر انصاری که از مدیران استودیوهای مختلف بودند تقدیر شد.همچنین از 28 فرد تاثیرگذار در استودیوها هم قدردانی شد که شامل پدرام عظیمی ، عوض مرادی، ایرج مهربخش، جهانگیر رجبی خواه، حسن نیکنژاد ،جمشید بارزمنش، علیرضا کریمی، مصطفی نعیمی، وحید تبریزی، عبدالحسین محمددینی، محسن چیتساز، موسی مکوندی، محمود کریمی، اصغر مشهدیان ، سیامک سعیدی، احمد عبدالهیان، محمدابراهیم رضایی، حسن جعفر لواسانی، مجد وفایی، محمد حسن عبادی، فرامرز ثمر، حامد طباطبایی ،حسن رضایی، ناصرالدین شهراد، صادق نوذری، محمد حسن طهماسبی، اکبر کرمی و تیکران تومانیان.
روایت محمد علی کشاورز از زندگی حرفه ای اش
محمد علی کشاورز به مناسب مراسم بزرگداشت در جشنواره گفت و گویی انجام داد که بخش هایی از آن را می خوانید:
اگر بخواهیم ســینمای پیشرفتهای داشــته باشیم باید به تئاتر خیلی اهمیــت بدهند اما متاســفانه آنطور که باید اهمیت نمیدهند و به شانیت تئاتر چندان توجه نمیشود. هنرپیشــه ای کــه در تئاتــر کار میکند باید بــه ادبیات، جامعه شناسی و سایر هنرها اشراف داشته باشد و به همین دلیل اســت در دهه های مختلف تئاتر ما منبع خوبی برای تربیت بازیگران برای ســینما و تلویزیون بوده است اما در حال حاضر بین درآمد اقتصادی بازیگران تئاتری نسبت به بازیگران سینمایی تناسبی وجود ندارد. بازیگر تئاتر باید ماهها درگیر تمرین یک اجرا باشــد و بعد هم یک ماه روی صحنه برود و دستمزدش هم تمام و کمال پرداخته نمی شود اما در سینما دســتمزد چند برابری دریافت می کنند و در شرایط راحتتر هم کار می کنند. من هم سالها در تئاتر بازی کردم، بدون آنکه توقع مالی زیادی داشته باشم و دراین پنج دهه همواره به مطالعــه و تحقیق در مــورد نقش هایی که بازی کرده ام توجه داشتم و از آن غفلت نکردهام .
من با هر کارگردانی کار نکردم و شــروع فعالیت بازیگری ام درسینما با استادانی نظیر ابراهیم گلستان و فرخ غفاری بود . سینمایی که با سینمای تجاری و فیلمفارسی آن دوران تفاوت های بنیادین داشت و پشت سرش تفکر و جهان بینی بود.
در یکی از سکانسهای فیلم شب قوزی که در شب فیلمبرداری میشد قرار بود من از دیوار پشت بام خانه ای مجلل بالا بروم و از آنجا جشن عروسی را در حیاط خانه تماشــا کنم. بعد باید فرار می کردم و تعقیب و گریز انجام می شــد و من مجبور بودم از بالا به پایین بپرم و برای اینکه آسیب نبینیم زیر پایمان لحاف کهنه پهن می کردند که بیشتر خطر داشت و ممکن بود دست و پایمان بشکند.
با علی نصیریان و حمید ســمندریان بزرگ بیشتر دوست و رفیق بودیم. بیشتر کارهای صحنه ای ایشان را بازی کردم و یکی از بهترین بازی هایم را در نمایش بازی استریندبرگ انجام دادم. در بازی استریندبرگ چه نقشی را بازی کردید؟ نقش سرهنگ را بازی کردم. نمایش در تالار هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا شد و اسماعیل شنگله هم در این نمایش بازی داشت.
این روزها، روزگار بد عهدی و فراموشی است. دوست خوب کم است اما پیدا می شود. همیشه در زندگی پستی و بلندی وجود دارد. در همین ســختی های زندگی است که دوست خوب را پیدا می کنید. البته ممکن است این حرفها تکراری به نظر برسد و همیشه همه ما از بزرگترهایمان شنیده ایم اما تا خودمــان تجربه نکنیم معنای ایــن حرفها را لمس نمی کنیم. حدود یک سال است که از خانه بیرون نرفته ام. در این یک سال بجز خواهر و برادرم تنها دوستی که تقریبا هر روز زمانی را برای هم صحبتی با من کنار میگذارد، اسماعیل شنگله اســت. او یک دوســت بامرام و بامحبت است. البته بعضی وقتها هم عده ای از علاقمندان به دیدنم می آیند. البته برخی از دوســتان مرا فراموش کرده اند و شاید درگیر زندگی شان هستند.