بیرجندرسا-«گینس» اولین ساخته محسن تنابنده این روزها با واکنشهای کاملا متفاوتی مواجه شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل از تسنیم، زمانی که "وودی آلن" پس از پشت سر گذاشتن سینمای غرب از یک نسل اسطوره ای کمدین، نخستین کارهای خود را روی پرده سینما دید، مطمئن بود که می تواند با وجود چنین عقبه درخشانی در سینمای کمیک، جایی برای کمدی های خاص او که بر حالات هیجانی استوار بود، پیدا کند به واقع اگر "وودی آلن" نوشته ها و بازی خود را تابع "کمدی رفتاری" نمی دید، اکنون نام چندانی از او وجود نداشت و کمدی غرب هم دلخوش به همان نسل اسطوره ای صامت و سیاه و سفید خود بود؛ اتفاقی که اگر مثلا بازیگری چون "بن استیلر" اگر در آن سال ها وجود داشت و با شکل بازی خود رقم می زد، نمی توانست ماندگاری آلن را حتی به نسبت یک دهم او، برای خود به دست آورد.
در سینما و تلویزیون ما هم کمدی های رفتاری، سابقه طویل و درازی ندارند و اکثرا نتوانستند به صورت قدرتمند و هوشیارانه، تمام جوانب رفتاری کاراکترهایی که در موقعیت های حادثه ساز قرار می گیرند را مورد سنجش قرار دهند.سه سری اول سریال "پایتخت"، تا حدود زیادی توانست متکی به این مقوله، بدرخشد و نمونه ای از کمدی رفتاری را به نمایش بگذارد.اتفاقی که در سینمای ما، چندان دیده نمی شود که این هم می تواند به دلیل ضیق وقت یک کار سینمایی و لزوم پرداخت روانشناسانه فیلمنامه باشد که همین، عرصه را برای فعالان این حوزه سخت تر می کند.
این روزها، "گینس" روی پرده است؛ فیلمی که در کمال ناباوری، توانسته نمایش دهنده یک کمدی رفتاری در موقعیت هایی به شدت مستعد باشد.اتفاق خوب "گینس" با شخصیت پردازی آن آغاز می شود؛ جایی که کاراکترها، ادای دینی به رفتار کمیک ندارند و اتفاقا از طبقه فرودست جامعه هستند؛ حتی دو کاراکتر اصلی، کوچکترین تلاشی هم نمی کنند که بارور طنازی های کلامی و حالتی باشند.موقعیت های سریالی داستان به اندازه ای بارور است که در هر بازه ای، حالات هیجانی کاراکترهایش را نشانه می رود و اصلا به لفاظی های کلامی و دیالوگ های پینگ پونگی تکیه ندارد و از قضا تلاش می کند تا ترمز عطاران را از آن سبک همیشگی بازی کشیده و دست او را در بروز خلاقیت های فردی کم کند؛ "گینس" آشکارا فیلمی است که خلاقیت های فردی چندانی در آن به چشم نمی خورد آن هم از سوی بازیگرانی که پیشروی کمدی های جدید سینمای ایران هستند و این نکته، اهمیت پرداخت به کمدی رفتاری را به عنوان سبک جدید کمدی در سینمای ایران نشان می دهد.اتفاقی که هم برای تنابنده ای که کارگردان نخستین فیلم بلند سینمایی است و هم برای عطاران که این سال ها به شدت روی دور قرار دارد، در حکم یک ریسک بزرگ محسوب می شود که به دلیل پایبندی به ارکان روانشناسانه موقعیت های رفتاری و همچنین بازی هوشمندانه بازیگران، به خوبی جواب می دهد و فصلی جدید پیش روی هر دو بازیگر قرار می دهد.
البته مشخص است که پذیرش این ریسک، محتاطانه صورت گرفته.کاراکتر برادر سوم که مبتلا به سندرم داون است، بزرگترین گواه این مدعاست.در فیلمی که مصمم است ترمز خلاقیت های فردی و کلامی اساتید فعلی کمدی کشیده شود، حضور یک کاراکتر با آن شمایل و بدون کارکرد پیش برنده در طول داستان که تنها نشانه کمدی مرسوم همیشگی است، چه دلیلی می تواند داشته باشد؟ محال است با آن درصد بالای هوشمندی خرج شده در فیلم، حضور این کاراکتر و طنازی های کلامی او، غیرعامدانه باشد.البته این جانب از احتیاط، هم معقول است و هم راضی کننده به لحاظ رسالتی که به دوش داشته اما حضور این کاراکتر علاوه بر اینکه سوپاپ اطمینانی برای تنابنده محسوب می شود، یک خودزنی آشکار نیز است؛ فیلم تا جایی به این کاراکتر، اجازه پیشروی در شمایل کمدی های مرسوم را می دهد که از آن سوی بام پرت می شود؛ استفاده پی در پی و مفرط این شخصیت از برخی بی اخلاقی ها، واقعا شک برانگیز است آن هم در فیلمی که در لایه های زیرین خود، به اصول اخلاقی پایبندی نشان داده و در برابر کنشمندی بی اخلاقی های نشان داده شده در طول داستان، گارد می گیرد حال خود موید این بیاخلاقی است که ضربه ای بزرگ به ادب ورزی اخلاقی فیلم می زند و مطمئنا، مهمترین نکته منفی ای خواهد بود که مخاطبان، پس از تماشای فیلم به آن اشاره خواهند کرد.
این اتفاق همان گونه که اشاره شد از روی ترس ناشی از پذیرش ریسک ساخت یک کمدی رفتاری به عنوان نخستین ساخته بلند سینمایی تنابنده (که در "پایتخت" هم توانسته بود چنین سبکی را پیاده کند اما به دلیل اینکه آنجا به عنوان کارگردان کار حضور نداشت و سیما هم اجازه چنین رفتارهایی را در کارهایش نمی دهد) صورت گرفت و به جای آن که دریچه اطمینانی برای کارگردان باشد، حال به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شده است که کراهت آن، قابل چشم پوشی نیست و چقدر حیف که نتیجه برخاسته از این حرکت مشمئزکننده در فیلم اجازه نمی دهد که "گینس" را با این همه ارزش های ساختاری، فیلمی شریف بنامیم.