کدخبر: ٦۸۰٤
۰۳ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۰۹
چاپ

طي سخناني در مجمع عمومي سازمان ملل؛

روحاني جهان را به ائتلاف براي صلح پايدار فراخواند

روحاني جهان را به ائتلاف براي صلح پايدار فراخواند

بیرجند رسا- حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران طي سخناني در مجمع عمومي سازمان ملل، گفت: بايد به جاي گزينه ناكارآمد ائتلاف براي جنگ در مناطق مختلف جهان، به ائتلاف براي صلح پايدار در سراسر جهان انديشيد.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی بیرجند رسا T حجت الاسلام والمسلمين حسن روحاني رييس جمهوري اسلامي ايران، سه شنبه شب، در سخنان مهمي در شصت و هشتمين مجمع عمومي سازمان ملل متحد، ضمن تبيين دقيق شرايط و اوضاع كنوني منطقه و نظام بين الملل، پيشنهادها و راهكارهايي از سوي جمهوري اسلامي ايران در راستاي برون رفت از اوضاع پيش روي جامعه جهاني ارايه كرد. متن كامل سخنان رييس جمهوري اسلامي ايران به شرح زير است: بسم الله الرحمن الرحيم «الحمد لله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد و اله الطاهرين و صحبه المنتجبين» آقاي رئيس،آقاي دبيركل، عاليجنابان،خانم ها و آقايان در آغاز مايلم تبريكات صميمانه خود را به مناسبت انتخاب شايسته جنابعالي به رياست مجمع عمومي ابراز نمايم و از تلاش هاي جناب آقاي بان كي مون نيز تقدير نمايم. آقاي رييس جهان ما جهاني پر از بيم و اميد است: بيم جنگ و مناسبات خصومت آميز منطقه اي و جهاني، بيم رويارويي هويت هاي مرگبار مذهبي، قومي و ملي، بيم نهادينه شدن خشونت و افراطي گري، بيم فقر و تبعيض خُرد كننده، بيم تباهي و نابودي منابع حياتي، بيم بي توجهي به كرامت و حقوق انسان و بيم غفلت از اخلاق. در برابر همه اين بيم ها، اميدهاي جديدي نيز وجود دارد: اميد اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به آري براي صلح و نه براي جنگ و اميد به ترجيح گفت وگو بر ستيز و اعتدال بر افراط. يك نمونه زنده، گزينش هوشيارانه اميد و تدبير و اعتدال توسط مردم بزرگ ايران در انتخابات اخير است كه با تبلور مردم سالاري ديني و انتقال آرام قدرت اجرائي نشان داد كه ايران لنگرگاه ثبات در درياي ناآرامي هاي منطقه اي است. اعتقاد راسخ حكومت و مردم ما به صلح پايدار، ثبات، آرامش، حل مسالمت آميز مناقشات و تكيه بر آراء عمومي به عنوان پشتوانه قدرت، مقبوليت و مشروعيت، نقشي والا در فراهم كردن چنين محيط امني داشته است. آقاي رئيس،خانم ها و آقايان دوران حساس انتقالي كنوني در روابط بين الملل مشحون از خطرات و البته توأم با فرصت هاي كم نظيري است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعيت خود و ديگران، آسيب هاي تاريخي را در بر دارد تا جايي كه خطاي يك بازيگر، اثرات منفي بر همگان خواهد داشت. آسيب پذيري، پديده اي جهاني و فراگير شده است. در اين گذر حساس در تاريخ مناسبات جهاني، عصر بازي هاي با حاصل جمع صفر پايان يافته است؛ ولي هنوز معدودي از بازيگران روش ها و ابزارهاي كهنه شده و عميقاً ناكارآ را بكار مي گيرند تا برتري و سلطه پيشين خود را حفظ كنند. نظامي گري و استفاده از ابزارهاي نظامي و خشن براي انقياد ديگران، نمونه ناكارآمدي از تداوم كنش هاي كهنه در شرايط نوين است. اقدامات زورمدارانه اقتصادي و نظامي براي حفظ و تداوم سلطه و برتري گذشته، با مجموعه اي از قالب هاي مفهومي همراه شده كه همگي ضد صلح، ضد امنيت، ضد كرامت انساني و ضد آرمان هاي بشري مي باشند. از جمله اين قالب هاي مفهومي، يكسان سازي جوامع و تعميم ارزش هاي غربي به عنوان ارزش هاي جهاني است. قالب ديگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسيم دو اردوگاهي جهان به ماي برتر و ديگراندون تر مي باشد. قالب ديگر مفهومي، ايجاد ترس و تهديد، از برآمدن بازيگران نوظهور در جامعه جهاني است. در چنين فضائي، خشونت هاي دولتي و غيردولتي، مذهبي و فرقه اي و حتي نژادي افزايش يافته و هيچ تضميني وجود ندارد كه دوران آرامش بين قدرت هاي بزرگ نيز در دام گفتمان ها، رفتارها و كردارهاي خشن گرفتار نيايد. تاثرات فاجعه بار روايت هاي افراطي و خشن را نبايد دست كم گرفت. در اين ميان، خشونتِ راهبردي كه در تلاش براي حذف بازيگران منطقه اي از فضاي عمل طبيعي آنها، سياست هاي موسوم به مهار، تغيير نظام هاي سياسي از بيرون مرزها ، و تلاش براي بر هم زدن حدود و ثغور سياسي متبلور مي شود، بسيار خطرناك و تنش آفرين است. در گفتمان متعارف سياسي بين المللي، يك مركز متمدّن با حاشيه هاي غيرمتمدن به تصوير در آمده است. در اين تصوير نسبتِ كانون قدرت جهاني و حاشيه ها، نسبتي آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مركزگرايي شمال و حاشيه گرايي جنوب سبب استقرار نوعي نظم تك گويي و مونولوگ در سطح روابط بين المللي شده است. ايجاد مرزهاي نادرست هويتي و بيگانه ستيزي هاي خشن رايج نتيجه قهري اين گفتمان است. گفتمان هاي تبليغاتي و بي اساس دين ستيزانه، اسلام هراسانه، شيعه هراسانه و ايران هراسانه به واقع تهديدي جدي عليه ثبات جهاني و امنيت انساني است. اين گفتمان تبليغاتي، با طرح و القاي تهديدات فرضي و خيالي شكل خطرناكي به خود گرفته است. يكي از اين تهديدات خيالي، خطر موهوم ايران است. به بهانه اين تهديد موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنايت ها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسليح صدام حسين به سلاح هاي شيميايي و حمايت طالبان تنها نمونه اي از اين جنايت هاست. صريحاً و با قاطعيت تمام و با استناد به مدارك و شواهد متقن اعلام مي دارم كه آنهائي كه دم از تهديد ايران مي زنند، يا خود تهديد عليه صلح و امنيت بين المللي اند يا به تهديد دامن مي زنند. ايران نه فقط تهديد نيست، بلكه در آرمان و عمل، پيوسته منادي صلحِ عادلانه و امنيت همه جانبه بوده است. آقاي رئيس ؛خانم ها؛آقايان در كمتر نقطه اي از جهان، خشونت مانند غرب آسيا و شمال آفريقا خانمان سوز بوده است. مداخله نظامي در افغانستان، جنگ تحميلي صدام حسين عليه ايران، اشغال كويت، مداخله نظامي عليه عراق و رفتار خشن سركوبگرانه عليه مردم فلسطين، ترور شخصيت هاي سياسي و مردم عادي در ايران و بمب گذاري در كشورهاي منطقه نظير عراق، افغانستان و لبنان نمونه هايي از خشونت در سه دهه گذشته در اين منطقه اند. آنچه بر مردم مظلوم فلسطين مي رود، چيزي جز يك خشونت ساختاري نيست. سرزمين فلسطين در اشغال است. حقوق اوليه فلسطينيان به طور فاجعه باري نقض مي شود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسي به سرزمين مادري محرومند. جناياتي كه بر مردم بي گناه فلسطين مي رود، خشونت نهادينه اي را به نمايش مي گذارد كه براي توصيف آن، آپارتايد مفهوم و واژه كم وزني به نظر مي آيد. فاجعه انساني در سوريه نمونه دردناكي از گسترش فاجعه آميز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتداي بحران و از زماني كه برخي از بازيگران منطقه اي و بين المللي با سرازير كردن منابع تسليحاتي و اطلاعاتي و تقويت گروه هاي افراطي سعي در نظامي كردن اين بحران داشتند، ما تأكيد كرديم كه بحران سوريه راه حل نظامي ندارد. نمي توان اهداف استراتژيك و توسعه طلبانه و به هم ريختن توازن و تعادل هاي منطقه اي را با پنهان شدن پشت كلمات بشردوستانه، تحقق بخشيد. هدف مشترك جامعه بين المللي بايد خاتمه سريع به كشتار مردم بي گناه باشد. ما ضمن محكوم كردن هرگونه استفاده از سلاح هاي شيميايي، از پذيرش كنوانسيون منع سلاح هاي شيميايي توسط سوريه استقبال مي كنيم و بر اين باوريم كه دستيابي گروه هاي افراطي و تروريست به اين سلاح ها بزرگترين خطر فراروي منطقه است كه بايد مدنظر قرار گيرد. همزمان استفاده غير قانوني و غيركارآمد از تهديد يا استفاده از زور ، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد. تروريسم و كشتن انسان هاي بي گناه، اوج افراط و خشونت است. تروريسم، بلايي خشن، فراگير و فرامرزي است. اما خشونت ها و افراط هائي كه تحت عنوان مبارزه با تروريسم و از جمله استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين عليه مردم بي گناه صورت مي گيرد نيز محكوم است. در اينجا بايد از ترور دانشمندان هسته اي ايران توسط جنايتكاران نيز سخن بگويم. آنها به چه جرمي ترور شدند؟ سوالي كه از ملل متحد و شوراي امنيت بايد پرسيد اين است كه آيا تروركنندگان محكوم شدند؟ تحريم هاي غير عادلانه، به عنوان جلوه ديگري از خشونت، ذاتا ًضد صلح و ضد بشري هستند كه برخلاف تبليغات تحريمگران، دولت ها و نخبگان سياسي را هدف قرار نمي دهند، بلكه بيش از همه مردمان عادي را قرباني دعواهاي سياسي خود مي كنند. ميليون ها عراقي را فراموش نكنيم كه در اثر تحريم هائي كه با زرورق هاي حقوقي در نهادهاي بين المللي پيچيده شده بودند، آسيب ديدند؛ جان باختند و هنوز عده قابل توجهي از آنها سرتاسر زندگي را بايد زجر بكشند.اين تحريم ها خشونت آميزند. هوشمند و غير هوشمند ويك جانبه و چند جانبه ندارند. اين تحريم ها ناقض حقوق مسلم بشري، من جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسي به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حيات مي باشند. نتيجه تحريم ها، عليرغم هرگونه لفاظي و بازي با واژه ها، همان آتش افروزي و جنگ طلبي و نابودي انسان هاست. اين آتش فقط دامن قربانيان تحريم را نمي گيرد، بلكه به اقتصاد و زندگي مردمِ جوامع تحريم كننده نيز، لطمه وارد مي كند. آقاي رئيس، خانم ها و آقايان خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّي، بلكه ابعاد معنوي زندگي انسان و جامعه امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جايي براي مدارا و تفاهم كه لازمه زندگي انسان و جامعه مدرن است، نمي گذارد. نابردباري مساله امروز جهان ماست، بايد بردباري را در پرتو انديشه هاي ديني، رويكردهاي فرهنگي و رهيافت هاي سياسي تقويت كرد. جامعه انساني را بايد از مرحله بردباري منفي به مرحله تعاون مشترك ارتقا داد. ديگران را نبايد فقط تحمّل كرد، بلكه بايد با ديگران كار كرد. مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خسته اند و اين فرصتي بي نظير است. آنها اميد به تغيير وضعيت كنوني دارند. جمهوري اسلامي ايران باور دارد كه با تركيب هوشمندانه اي از اميد و اعتدال مي توان همه چالش ها را مديريت كرد. جنگ افروزان مي خواهند اميدها را بخشكانند. در حالي كه اميد به تغيير مثبت، مفهومي فطري، ديني، فراگير و جهاني است. زيربناي اميد، باور به اراده عمومي مردم جهان براي مبارزه با خشونت و افراط، تغيير پذيري، مخالفت با ساختارهاي تحميلي، بها دادن به گزينش و عمل مسئولانه انساني است. اميد، بي ترديد يكي از بزرگترين نعمت هاي خداوند مهربان به همه انسان هاست. اعتدال نيز به معناي حركت خردمندانه، هوشمندانه، زمان مند و مكان مند در تلفيق آرمان هاي والا، گزينش راهبردهاي اثرگذار و در نظر گرفتن واقعيت هاست. مردم ايران در انتخابات اخير در حركتي هوشمندانه به گفتمان اميد و تدبير و اعتدال راي دادند. تركيب اميد و تدبير و اعتدال در سياست خارجي ما به آن معناست كه جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك قدرت منطقه اي نسبت به امنيت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد مي كند و آماده همكاري چند جانبه و همه جانبه با ساير بازيگران مسئول در اين عرصه ها است. ما از صلح مبتني بر دموكراسي و صندوق رأي در همه جاي جهان منجمله در سوريه و بحرين و ديگر كشورهاي منطقه دفاع مي كنيم و معتقديم راه هاي خشونت آميز براي بحران هاي جهاني وجود ندارد و تنها به كمك خرد انساني و با تعامل و اعتدال مي توان بر واقعيت هاي تلخ جامعه بشري غلبه كرد. لذا تضمين صلح و دموكراسي و تأمين منافع مشروع همه كشورها در جهان و از جمله در منطقه خاورميانه، با نظاميگري محقق نمي شود. ايران بدنبال راه حل مسايل و نه توليد مشكلات است. هيچ پرونده و موضوعي نيست كه با اميد و اعتدال، با احترام متقابل و با نفي خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهيد به پرونده هسته اي ايران اشاره كنم. پذيرش حق طبيعي، قانوني و مسلم ايران، بفرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، ساده ترين راه حل اين موضوع است. اين يك شعار سياسي نيست، بلكه بر اساس شناخت عميق وضعيت فن آوري در ايران، شرايط بين المللي و پايان بازي هاي با حاصل جمع صفر و ضرورت يافتن اهداف و منافع مشترك براي رسيدن به تفاهم و امنيت مشترك است. به عبارت ديگر، ايران و ديگر كنشگران بايد دو هدف مشترك را به عنوان دو قسمت غيرقابل تفكيك راه حل سياسي پرونده هسته اي ايران دنبال نمايند. ۱- برنامه هسته اي ايران - و همه كشورهاي ديگر - مي بايد تنها در جهت اهداف صلح آميز باشد. من اينجا به صراحت اعلام مي كنم كه اين هدف، صرف نظر از مواضع ديگر بازيگران، هدف جمهوري اسلامي ايران بوده و خواهد بود. سلاح هسته اي و كشتار جمعي هيچ جايگاهي در دكترين دفاعي ايران نداشته و با باورهاي بنيادين مذهبي و اخلاقي ما در تعارض است. منافع ملي ما ايجاب مي كند كه هر گونه نگراني منطقي پيرامون برنامه هسته اي ايران را مرتفع نماييم. ۲- هدف دوم يعني پذيرش اعمال حق غني سازي و ساير حقوق هسته اي در خاك ايران تنها راه تامين هدف اول است. دانش هسته اي در ايران بومي شده و فن آوري هسته اي منجمله غني سازي به مرحله توليد انبوه رسيده است. لذا تصور اينكه با مانع شدن از برنامه هسته اي ايران از طريق اعمال فشارهاي غيرقانوني مي توان صلح آميز بودن چنين برنامه اي را تضمين كرد، موهوم و به غايت غيرواقع بينانه است. لذا جمهوري اسلامي ايران ضمن پافشاري بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همكاري بين المللي در اعمال اين حقوق، آماده گفت وگوهاي بدون تأخير براي اعتمادسازي متقابل و رفع دوسويه ابهامات از طريق شفافيت كامل مي باشد. ايران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترك با ديگر كشورهاست و در اين چارچوب در پي افزايش تنش با ايالات متحده نيز، نيست. من سخنان امروز پرزيدنت اوباما را با دقت دنبال كردم ؛ در صورت عزم سياسي رهبران آمريكا و خودداري از دنبال كردن منافع گروه هاي فشار جنگ طلب، مي توان به چارچوبي براي مديريت اختلافات رسيد. در اين چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بين المللي بايد مبنا باشد. البته در اين زمينه انتظار ما از واشنگتن شنيدن صداي واحد است. آقاي رئيس، خانم ها و آقايان در اين سال ها، يك صداي مسلط پياپي شنيده شده است كه گزينه جنگ روي ميز است، اما امروز بگذاريد در برابر اين سخن ناكارآمد وغيرقانوني بگويم صلح در دسترس است. پس به نام جمهوري اسلامي ايران در گام نخست پيشنهاد مي كنم طرح جهان عليه خشونت و افراطي گري در دستور كار سازمان ملل متحد قرار گيرد و همه دولت ها و سازمان هاي بين المللي و نهاد مدني تلاش هاي جديدي را براي سوق دادن جهان به اين سو سامان دهند. بايد به جاي گزينه ناكارآمد ائتلاف براي جنگ در مناطق مختلف جهان به ائتلاف براي صلح پايدار در سراسر جهان انديشيد. امروز جمهوري اسلامي ايران شما و همه جامعه جهاني را به برداشتن گامي فراپيش مي خواند؛ دعوتِ جهان عليه خشونت و افراطي گريما بايد بپذيريم و بتوانيم در اينجا افقي را بگشاييم كه در آن به جاي جنگ صلح، به جاي خشونت مدارا، به جاي خونريزي پيشرفت، به جاي تبعيض عدالت، به جاي فقر برخورداري وبه جاي استبدادآزادي در سراسر جهان بهتر ديده شود.به گفته فردوسي، شاعر بلند آوازه ايران؛ بكوشيد نيكي به كارآوريد چو ديديد سرما، بهار آوريد عليرغم همه مشكلات، من عميقاً به آينده اميدوارم. با همبستگي جهاني عليه خشونت و افراط، ترديدي ندارم كه آينده روشن است. اعتدال، آينده جهان را درخشان خواهد كرد. اميد من، علاوه بر تجارب شخصي و ملي، از اين باور مشترك همه اديان آسماني نشأت مي گيرد كه جهان را سرانجامي نيكوست و روشن كه: «و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون». آقاي رييس متشكرم منبع: ایرنا

نظرات

نظرات شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.

پربیننده ترین ها