بیرجندرسا- ساعات پایانی جمعه شب بود که خبر گفتگوی تلفنی رؤسای جمهور ایران و آمریکا رسانه ای شد. صبح روز بعد (شنبه) در کمتر از چند ساعت به صورت خود جوش چند گروه دانشجویی و طلبه –بدون هماهنگی قبلی- تصمیم گرفتند با حضور در مهرآباد ضمن تأکید بر عدم فراموش شدن خون شهدای ریخته شده به دست آمریکا، سؤالات و مطالبات خود را طرح کنند.
در سایت ها اعلام شده بود که صبح فردا هواپیمای رئیس جمهور به زمین می نشیند و لذا از همان حوالی طلاب و دانشجویان معترض در طرفین بلواری که مسیر عبوری خودروی رئیس جمهور و هیأت همراه بود، پلاکارد به دست، ایستادند. ساعت به دوازده رسیده بود و رئیس جمهور هنوز نیامده بودند. در مدت این یک ساعت مراسم بسیار منضبط برگزار شد و دانشجویان در دو طرف خیابان به صف ایستاده و با شعار رسای «مرگ بر آمریکا» و «منافع ملی ما گم شده/آیا عمل به حرف مردم شده» و«مذاکره با شیطان منافع ملّی نیست» و شعارهای متینی از این قبیل اعلام موضع می کردند و بیانیه های گروه های مردمی دانشجویی حاضر شده در این استقبال اعتراضی نیز خوانده می شد.
دانشجویان قریب به یک ساعت در دو طرف خیابان به طور منظم به سردادن شعارهای ضد آمریکایی در حمایت از منافع ملی پرداختند. گروه های مختلف حاضر در مراسم نیز بیانیه های خود را در جمعیت اعلان کردند.
اصل سوال تجمع کنندگان این بود که این مذاکره برای چه اتفاق افتاده است و چه دستاوردی داشته است؟ آن هم به مذاکره ای که در آخر سفر و به این شکل اتفاق افتاد و هیأت نمایندگان ایرانی باید پاسخ دهند بر اساس کدام تحلیل در شرایط کنونی به این نتیجه رسیدهاند که به سراغ گفتگو با دشمن شماره یک ملت ایران بروند و دستاورد رفتارهای انجام گرفته در این سفر برای ملت چه بوده است؟
اما در این بین خبری از آمدن آقای روحانی هم نبود. بچه هایی که از مدارس راهنمایی برای تجمع حمایت از آقای روحانی آورده شده بودند هم با اتوبوس هایشان رفتند. علاوه بر این بیشتر از یک ساعت می شد که بچه ها در دو ردیف به طور منظم شعار می دادند و بیانیه ها قرائت می شد. تقریباً همه به نتیجه رسیده بودند که حضور آقای روحانی منتفی شده و احتمالاً ایشان از در دیگری از فرودگاه خارج شده اند. وقت نماز ظهر که رسید، دانشجویان برای اقامه فریضه الهی آماده شدند و در یکی از دو مسیر بلوار، نماز جماعت برپا کردند.
دانش آموزان در حال بازگشت به مدارس!
دانشجویان در صف های مرتب و منظم به سردادن شعارهای خویش می پردازند. «مرگ بر آمریکا» «منافع ملی ما گم شده/آیا عمل به حرف مردم شده»
امام خامنه ای: می گویند سر میز مذاکره بنشینید تا تحریم ها برداشته شود این هم دروغ است
در حالی که عده ای نماز را شروع کرده بودند و عده ای دیگر به صفوف می پیوستند، همهمه ای به راه افتاد که خودرو حامل آقای روحانی از راه رسید. صدای کف و سوت آمد و ماشین های ریاست جمهوری وارد شدند. تصور بر این بود که به علت برگزاری نماز جماعت در لاین چپ خیابان، ماشین های ریاست جمهوری از لاین راست حرکت کرده و خارج خواهند شد ، اما تیم حفاظت رئیس جمهور ترجیح داد وارد صفوف نماز شود و نماز نمازگزاران را بشکند و در نتیجه یک عده ای پابرهنه به اطراف بدوند، یک عده دنبال کفش هاشان باشند، و در همان حال اعتراض کنند، یک عده در مسیر حرکت ماشین ها بمانند و...
پس از یک ساعت حضور منظم در صف های استقبال اعتراضی، به هنگام نماز و با تصور اینکه دیگر خبری از آقای روحانی نخواهد بود، دانشجویان اقدام به برپایی نمازجماعت در یک محوطه از لاین چپ خیابان کردند.
و ناگهان در عین اینکه ماشین جناب آقای روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران می توانست به راحتی از خیابان باند کناری عبور نماید تصمیم گرفت مستقیما از مسیر نمازگزاران عبور کند!
اما سوال اینجاست همانطور که در عکس پایین دیده می شود خیابان پاویون دولت، دو بانده است! آیا تیم حفاظت ریاست جمهوری از قبل مسیر را چک نکرده بود و از برگزاری نماز بی اطلاع بود؟! از سوئی دیگر آقای روحانی که از روی سقف ماشین نظاره گر بودند آیا نمی توانستند دستور دهند تا ماشین از باند کناری که خیابانی خالی از نفر بود رد شوند؟ تیم حفاظت نمی توانست چنین تدبیری بیاندیشد تا موجب شکستن نماز و جریحه دار کردن احساسات دانشجویان نشود و باعث متشنج شدن فضا نشود؟
از اصل ماجرا که بگذریم می رسیم به حرکت نخ نما شده برخی رسانه ها که با پرداختن به اشتباهات و عوارض جانبی، اصل حرف و حرکت را به محاق می برند و طوری جلوه می دهند که توگویی بنای این حرکت بر هتک مقام ریاست جمهوری بوده و جماعتی آمده بودند تا به سمت وی کفش پرتاب کنند! اصلاً چرا باید بنا بر چنین رفتاری باشد؟ بعض رسانه ها بر اساس کدام اصول اخلاقی به جای منعکس کردن «اصل و تمام» یک استقبال اعتراضی مسالمت آمیز و محترمانه و بازخوانی شعارهای سرداده شده در آن و یا نشر تصاویر هجوم وحشیانه گارد امنیتی ریاست جمهوری به نمازگزاران، تنها صحنه های برآشفتن بعد از درگیری را منتشر کرده اند؟ مضافاً مگر نه اینکه محیطِ باز بلوار و نیز کفش های بر زمین مانده بر هر سوء استفاده گری امکان جولان می داد؟ و اصلاً فرضاً که کفش پرتاب شده از طرف معرتضان باشد، آیا اشتباه یک نفر (و نه بیشتر) در حاشیه یک مراسم تقریباً دو ساعته باید بشود گزارش مراسم؟! راستی چرا صحنه پاره شدن لباس یکی از نمازگزاران توسط نیروهای محافظ رئیس جمهور نباید بشود گزارش این مراسم!؟ از نیروی امنیتی بیش از این انتظار نمی رود لکن رئیس جمهور که این صحنه را می بیند چه باید کند؟ لبخند بزند و از فاصله ۲-۳ متری له شدن جوانان را ببیند؟!
اینکه عده ای دانشجوی دغدغه مند جمع شوند و موضع شان را اعلام کنند، آیا افراطی گری است؟ ما فکر می کنیم افراطی گری چیزهای دیگری است و این سوالات را باید رسانه ها از مسئولین مان بپرسند. با توجه به سابقه ای که از قبل دیده بودیم و به خصوص اتفاقی که در مذاکرات سعدآباد افتاده بود و موجب شده بود که مسئولین آن کار از چشم مردم بیفتند. بهترین شکل بیان این نگرانی و اعتراض هم همین بود که تجمعی در قالب استقبال از رئیس جمهور و به صورت مسالمت آمیز صورت بگیرد. اما این تجمع به نماز ظهر برخورد و متأسفانه با مدیریت غلط تیم محافظان آقای روحانی و وارد شدنشان با ماشین به صفوف نمازگزاران وضعیت بدی ایجاد شد.
بعد از آن هم به جای اینکه این روند اصلاح شود و به جامعه گفته شود که عده ای از مردم هم به اتفاقات این سفر اعتراض داشتند، حاشیه هایی در رسانه ها پررنگ شد؛ مانند این اقدام غیرمنصفانه که کل این تجمع را این طور بازتاب دادند که عده ای با لنگه کفش به استقبال رئیس جمهور رفتند! و جالب ترین نکته اینجاست که تمامی رسانه هایی که ادعای راستگویی دارند در همه جا خبر زدند که کفش به سمت رئیس جمهور پرتاب شده است و به ایشان حمله کرده اند و تنها سندشان هم چند عکس زیر است. به نظر میرسد که در عکس اول فقط یک نفر سر خود را نزدیک خودروی رئیس جمهور کرده و با صدای بلند شعار می دهد. عکس دوم هم یک نفر کفش بدست که از تغییر مسیر حرکت کاروان رئیس جمهور و عبور آن ها از وسط صفوف نمازگزاران متعجب است و بهت زده به محافظان رئیس جمهور می نگرد و شاید تنها عکسی که در آن دیده می شود که یک نفر دستش به خودروی رئیس جمهور برخورد کرده است عکس آخر است. حال باید تاملی در خبرها و رسانه کرد و دید واقعیت چیست؟ این خبرها فقط و فقط برای اصلاح امور است نه برآشفتن جامعه چرا باید اشتباهات را نادیده گرفت و فکرو افکار جامعه را به سمت دیگری سوق داد؟