بیرجند رسا- تن دادن دکتر حسن روحانی به مکالمه تلفنی با اوباما را می توان نوعی بی مبالاتی از جانب رئیس جمهور ایران دانست که ناخواسته ایشان را مجبور به بازی خوردن و ایضاً بازی کردن در زمین آمریکائی ها کرد. تله ای هوشمندانه که با موفقیت، ایران را زمینگیر مهارت آمریکائی ها در تمهید شطرنجی ثلاثی کرد و محصولش کامیابی اوباما در قرار دادن خود در میانه این «آوردگاه .....
مکالمه تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا هنوز یکی از داغ ترین بحث های محافل مختلف است.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی بیرجند رسا به نقل از بولتن نیوز، یکی از فعالان رسانه ای خارج از کشور در مطلبی که در صفحه گوگل پلاس خود نگاشته است، این موضوع را به «طناب کشی» تشبیه کرده است.
داریوش سجادی در نوشته است:
تن دادن دکتر حسن روحانی به مکالمه تلفنی با اوباما را می توان نوعی بی مبالاتی از جانب رئیس جمهور ایران دانست که ناخواسته ایشان را مجبور به بازی خوردن و ایضاً بازی کردن در زمین آمریکائی ها کرد.
تله ای هوشمندانه که با موفقیت، ایران را زمینگیر مهارت آمریکائی ها در تمهید شطرنجی ثلاثی کرد و محصولش کامیابی اوباما در قرار دادن خود در میانه این «آوردگاه ثلاثی» و احراز موقعیت برتر بمنظور جلوه فروشی و تعیین نرخ برای طرفین منازعه است.
اوباما از طریق «دیپلماسی تلفن» حاذقانه موفق شد بدون هیچ هزینه ای و قبل از آنکه تعهد یا امتیازی به ایران بدهد زمین بازی با ایران را به تعبیر آمریکائی ها Triangularization کند و در این ثلاثی از طریق ترساندن محور «ریاض ـ تل آویو» با احتمال نزدیکی اش به ایران، وزن و اعتبار سیاسی ـ اقتصادی خود را بر روی سکوی حراج گذاشته و جلوه فروشانه بر کرسی پیشنهادات طرفین نشسته تا امتیازهای طرفین برای پرهیز از نزدیکی به طرف دیگر را چشم انتظاری کند!
تاکید مجدد اوباما بر «همه گزینه ها روی میز است» علی رغم سخنرانی نرم اش در سازمان ملل خطاب به ایران و در فردای مکالمه تلفنی با روحانی و بعد از نشست با نتانیاهو نشان از آن داشت که کاخ سفید با انداختن ایران و ایضاً اسرائیل ـ عربستان به وحشت و رقابت و طناب کشی بمنظور «نگاه داشتن آمریکا در اردوی خود» و یا «کشاندن وی به سوی خود» موفق شده خود را بمثابه «خنیاگری پُر طالب» در میانه متقاضیان قرار دهد تا آنگاه ببیند هر کدام تا چه اندازه حاضرند برای تصاحب این «چهل گیس فتانه» خاصه خرجی بیشتر کنند!
هر چند چنین فرآیندی متضمن منافع ملی ایران نیست علی رغم این پایوران جمهوری اسلامی اینک می توانند از التهابات و هیجانات و احساسات به وجد آمده بخش کثیری از ایرانیان نسبت به رویکرد جدید تیم سیاست خارجی روحانی بهره برده و لااقل آن هیجانات دماگوژیک را مُبدل به افکار عمومی کرده و ضمن مدیریت این افکار عمومی آن را به این اعتبار به طرف آمریکائی بفروشند که:
بی وقعی به افکار عمومی ایرانیانی که اینک ضمن اقبال از رئیس جمهور جدیدشان چشم امید به استقبال آمریکائی ها نیز دوخته اند؛ از طریق سرخوردگی می تواند بسرعت تبدیل به ضد خود شده و موج نفرت و ضدیت و مبارزه طلبی با آمریکا را بار دیگر و با شدت و کثرتی بیشتر در سطح ملی باز تولید کند