بیرجند رسا- از زمان تصویب اعطای بورس پژوهشی به دانشجویان دکترا تحت عنوان «پژوهانه رساله» در سال ۱۳۸۸، هر ساله در دو نوبت فراخوان، دانشجویان ممتاز دکترا که شرایط دریافت پژوهانه را داشتند، سرشماری شده و اعطای این بورس به ایشان در دستور کار قرار میگرفت؛ حال آن که از نوبت دوم سال ۹۱ تاکنون، دیگر خبری از فراخوان در میان نبوده و گویا پرداخت پژوهانه در پایان عمر دولت دهم و آغاز عمر دولت یازدهم فراموش شده است!
فردی که دانشجوی دکترا به شمار میآید، سوای آن که در حال تحصیل در بالاترین مقطع تحصیلی است، مدارج بالایی را گذرانده و دستکم کارشناس ارشد در یک زمینه تخصصی بوده و میتواند به مثابه یک پژوهشگر قابل اعتنا در آن حوزه به شمار آید؛ پژوهشگری که اگر حمایت شده و در مسیر خاص و سازماندهی شده گام بردارد، حتما نتایج مثبت آن به جامعه بازخواهد گشت و اگر رها شود، زیادهخواهی خواهد بود که از او توقع تولید دانش داشته باشیم.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی بیرجند رسا به نقل از«تابناک»، در حالی که سال ۹۲ از نیمه گذشته و آخرین روزهای هفتمین ماه آن در حال گذران است، آن دسته از دانشجویان دکترای تخصصی دانشگاههای دولتی که در نیمه راه تحصیل بوده و تا اینجا به خوبی از عهده وظایف محوله و آزمونهایی مانند آزمون جامع برآمدهاند، از پرداخت نشدن مبلغ بورس رساله گلایه سر داده و نسبت به توقف این برنامه به شدت احساس نگرانی میکنند.
و این نگرانی هنگامی بروز میکند که بدانیم از زمان تصویب اعطای بورس بلاعوض به دانشجویان دکترا به نام «پژوهانه رساله» در سال ۱۳۸۸، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری هر ساله در دو نوبت فراخوان (در سال نخست اجرای این برنامه، تنها یک بار فراخوان صورت گرفت، ولی دایره مشمولان دریافت پژوهانه آنچنان بزرگ ترسیم شد تا واجدین شرایط در یک سال قبلتر نیز مشمول دریافت این بورس شوند)، افراد واجد شرایط دریافت پژوهانه را سرشماری کرده و اعطای این بورس به ایشان را در دستور کار قرار میداد؛ حال آن که از نوبت دوم سال ۹۱ تاکنون، دیگر خبری از فراخوان در میان نبوده و گویا پرداخت پژوهانه در پایان عمر دولت دهم و آغاز عمر دولت یازدهم به فراموشی سپرده شده است!
این در حالی است که در این بازه، عمر دولتی که این طرح را با استناد به چشمانداز بیست ساله نظام و در راستای سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه بنیان گذاشته بود ـ بدون برگزاری آخرین فراخوان در سال ۹۲ ـ به پایان رسیده و دولتی متفاوت جانشین ایشان شده تا همه چیز برگرفته از این تغییر و تحولات قرار گرفته و شکننده بودن ساختار اجرایی طرحی با این همه توجیه آشکار شود.
به عبارت بهتر، اگر از تأکید سند چشم انداز بیست ساله نظام مبنی بر «دستیابی کشور به جایگاه نخست علمی و فناوری در منطقه آسیای جنوب غربی» گذشته و حتی فراموش کنیم که در برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور چه تأکیدی بر «ارتقای کیفیت رسالههای دکترا در راستای گسترش نهضت تولید علم و حل علمی مشکلات کشور، تقویت رقابتپذیری بینالمللی دورههای تحصیلات تکمیلی ایران و تسهیل حضور و تلاش تمام وقت دانشجویان دکترا در دانشگاهها» شده است، صرف آن که بدانیم اعطای پژوهانه موجب کاهش روند خروج نخبگان از کشور شده است، اجرای این طرح با موفقیت همراه بوده است.
به عبارت بهتر، جدای از نتایجی که در پایان اجرای طرح پژوهانه متصور هستیم، توجه به نتایج همراه اجرای این طرح در کوتاه مدت، کافی است تا دادن این بورسِ بلاعوض نه در قالب هزینه که در قامت سرمایهگذاری بر نیروی انسانی دانش مدار و با کیفیت متجلی شود که در ادامه راه خواهد توانست اهداف بلند مدتی همچون نهضت تولید علم را محقق نماید.
این در حالی است که اگر به تعهد پر ابهامی توجه کنیم که از دانشجویان دکترای تمام وقت در کشورمان، مبنی بر عدم اشتغال گرفته میشود، به آسانی قابل درک است که دادن مبلغی تا سقف پنج میلیون تومان در سه نوبت (۳۵ درصد پس از تصویب و تأیید پیشنهاد رساله دکترا و با لحاظ دیگر پیش شرطهای اعطای پژوهانه، ۳۵ درصد دیگر پس از ارائه گزارش تأیید شده پیشرفت 50 درصدی طرح پژوهشی و ۳۰ درصد پس از دفاع از پایاننامه)، کمترین حمایت از کسانی است که در بالاترین سطح تحصیلی کشور و در صف نخست تولید علم هستند.
با اندکی دقت در این بعد ماجرا درخواهیم یافت که از زمان اجرای طرح پژوهانه تاکنون و در هفت دوره، تنها هفده هزار و ۶۰۵ دانشجوی مقطع دکترا واجد شرایط شناخته شده و مجموعا حدود ۷۸ میلیارد تومان اعتبار برای اعطای پژوهانه رساله به ایشان در نظر گرفته شده که اینقدر رقم کوچکی است که از محل سرفصل برنامههای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری (مندرج در قانون بودجه کل کشور) تأمین شده و خواهد شد و نیازمند تعریف ردیف بودجهای ویژه و مستقل هم نبوده است؛ البته اگر برنامه پرداخت اقساطیِ پژوهانه را مد نظر گیریم، میتوان گفت چه بسا تاکنون نیمی از این مبلغ پرداخت شده باشد.
بدین ترتیب میانگین مبالغ اختصاص یافته به دانشجویان منضبط دکترای دانشگاههای دولتی زیر مجموعه وزارت علوم و وزارت بهداشت ـ که پیشنهاد رساله خود را در زمان مقرر و بدون دیرکرد به تصویب رسانده و با ثبت در سامانه کشوری در نظر گرفته شده برای این امر، در راستای هدف معینی به پژوهش مشغول هستند؛ آن دسته دانشجویانی که نه بورسیه جایی هستند، نه سابقه مشروطی در کارنامهشان ثبت شده و نه...) هر ساله مبلغی نزدیک بیست میلیارد تومان به دست خواهد آمد و روشن است که اگر شتابی در تولید علم در سالهای گذشته بوده، بخشی از آن مرهون اجرای این طرح است.
اینجاست که چنین طرحی به لحاظ برونداد منحصر به فرد شده و نه قابل جایگزینی و تبدیل خواهد بود و نه بیان مشکلاتی مثل ناتوانی دولت در تأمین اعتبار و یا حتی انتقاد به شیوه نامه اجرای پژوهانه قادر به توجیه توقف آن است تا تنها گزینهای که برای توقف آن در سال جاری میماند، صرفا تغییر و تحولات صورت گرفته در سطح دولت و وزارتخانههای آن بوده و هر آن انتظار برود که فراخوان نوبت هشتم اعطای پژوهانه از راه برسد.