به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجند رسا، حسن روحانی نامزد در بخش اول مناظره تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری به تشریح برنامههایش در عرصه سیاست خارجی و داخلی پرداخت.
اساس سیاست داخلی دولت تدبیر امید بر مبنای تامین امنیت و ایجاد آرامش برای همه مردم ایران در تمام ابعاد زندگی است.
مردم باید بتوانند نظر خود را آزادانه بیان کرده و یا در یک انتخابات با آزادی تمام حضور پیدا کنند.
همه مردم کشور از هر قبیله و نژاد ترک، لر، عرب، بلوچ و ترکمن باید این را احساس کنند که از حقوق عادلانه برخوردارند.
مشارکت نباید فقط برای 22 بهمن و انتخابات باشد.
ما در سیاست خارجی باید منافع کشور و امنیت ملی را حفظ کنیم .
وی (البرادعی در کتاب خود) میگوید جنگ پشت دروازه ایران بود اما تدبیر ایران این بود که جلوی آن را گرفت و سه کشور را به تهران دعوت و سپر انسانی قرار داد.
وی(جک استراو در کتاب خود) میگوید که جنگ حتمی بود و من اعلام کردم این جنگ احمقانه است و مرا برکنار کردند.
آنچه درباره آن دو دولت (سازندگی و اصلاحات) گفتم بخش بزرگی از هدایتهای مقام معظم رهبری است.
سؤالات و بحث های دیگر نامزد ها
غلامعلی حدادعادل:
استفاده از لفظ «کدخدا» در تبلیغات انتخاباتی برای مذاکره با آمریکا این است که این کدخدا آمریکاست؟
اگر آمریکا واقعا کدخداست، پس ما و کشورهای دیگر رعیت آمریکا هستیم؟
سعید جلیلی:
او (البرادعی) همان زمان در صفحه 44 کتاب خاطرات خود نوشت برخورد با 3 کشور منطقه نه تنها ناچیز بلکه توهینآمیز تلقی میشد.
اما خود روحانی همان زمان در صفحه 538 کتاب خود این طور جواب او را داد و گفت متاسفانه اگر در مقابل ادعای آمریکا نگوییم هیچ امتیازی به ایران تعلق نگرفت، بلکه آنها ریاکاری خود را ادامه داده، توقعاتشان را بالا برده و در عوض با قولهای انجام نشده به کار خود ادامه دادند.
سید محمد غرضی:
آیا اعتقاد شما این است که سیاست داخلی باید پیگیری شود یا سیاست خارجی؟ اگر اعتقاد دارید در این مرحله میتوانید بدون تاییدیه داخلی با آمریکا مذاکره کنید آیا فکر میکنید موفق میشویم؟
محسن رضایی:
به نظر من هم در زمان آقای جلیلی و هم در زمان آقای روحانی افراط و تفریط صورت گرفته است.
این مسئله درست است که در زمان آقای روحانی از جنگ جلوگیری کردیم ولی آیا نمیتوانستیم با بهای کمتری این کار را انجام دهیم؟
در زمان آقای جلیلی نیز ما به توافقاتی رسیده بودیم که میتوانستیم این توافقات را مستحکم کرده و پس از آن دوباره ادامه میدادیم.
اگر دوستان میگویند همه چیز درست بوده است، پس ما امروز نباید مشکلی داشته باشیم.
دوستان بگویند که ضعفهای ما کجا بوده است، کسانی که فقط از خودشان دفاع میکنند ضعفهای خود را نیز بگویند.
ما در برخی موارد دفاع از خودمان را به ملت ترجیح میدهیم در حالی که مردم مهمتر هستند و ما باید صداقت را انجام دهیم.
سعید جلیلی :
بین حق و باطل راه رفتن به معنی افراط و تفریط نیست.
آقای لاریجانی نزد آقای سولانا رفتند و تصریح کرد: این دو به توافقاتی رسیدند اما سولانا بعد زیر آن زد و قبول نکرد؛ اینکه ارزیابی داشته باشیم خیلی خوب است و اینکه مرتب کاستیها را ببینیم و ایرادها را بگیریم، درست نیست.
حدادعادل:
جناب آقای رضایی به گونهای صحبت میکنند که گویی همه ما غیر مردمی هستیم و به مردم توجه نداریم و فقط ایشان غصه مردم را میخورند در حالی که ما همه به فکر مردم هستیم و برای مردم این حرفها را میزنیم.
محمد غرضی:
به هم ایراد گرفتن اشکال ندارد اما باید ماهیت قضیه را دید؛ استعداد کشور برای مقابله با این همه مشکل به اندازه کافی تولید نشده است.
اینجا محلی است که باید هر کسی استعداد خود را نشان دهد که چگونه این استعداد میتواند بالاتر رود.
محمدباقر قالیباف:
بعد از حادثه 18 تیر هر سال دانشجویان برای اتفاقات کوی دانشگاه مراسم میگرفتند و اتفاقا من (به عنوان فرمانده نیروی انتظامی) موافق برگزاری این مراسم بودم و اعتقاد داشتم دانشجو باید حرفش را بزند هر چند این مسئله باید در چارچوب قانون باشد. اما جنابعالی مدام اشاره میکردید به دنبال دردسر نروید.
حرف من این است که وقتی در مسئولیت هستیم همان نگاه به آزادی را داشته باشیم که در منظر منتقد هستیم.
در حوادث خوابگاه کوی دانشگاه و خوابگاه طرشت علامه طباطبایی، نیروی انتظامی جلوی لباس شخصیها ایستاد و ما معتقد بودیم افراد، پشت صحنه دانشجوها نیستند.
بعد از این موضوع من در سخنرانی برای دانشجویان صحبت کردم که متاسفانه BBC و VOA بخشی از صحبتهای من را حذف کردند و گفتند قالیباف دوگانه برخورد کرده است. در صورتی که من دوگانه عمل نکردم و همچنان معتقدم اعتقاد به آزادی در برخورد با دانشجویان باید در همه جایگاهها به صورت یکسان باشد.
علیاکبر ولایتی:
لاریجانی در مذاکراتی که با سولانا داشت به جای خوبی رسید و همین تعداد سانتریفیوژ که آقای رضایی گفتند توافق کرد.
یکی از مواردی که سولانا عقبنشینی کرد این بود که همزمان با اینکه لاریجانی با سولانا مذاکره میکرد یکی از مقامات بلندپایه اجرایی ما اعلام کرد که ما مذاکره هستهای نمیکنیم و بعد سولانا در مذاکره بعدی، تلکسی را که از تهران مخابره شده بود نشان داد و به این ترتیب یک کارشکنی صورت گرفت.
جلیلی : این اطلاعاتی که شما می گویید درست نیست.
ولایتی : هرچه که ما میگوییم آقای جلیلی میگوید درست نیست. بنده اطلاع دقیق دارم که درست است که مشابه این مسئله درباره خود من نیز اتفاق افتاد.
جلیلی: بنده اطلاعات کاملتر را دارم که بیان میکنم.
ولایتی: مردم نیز قضاوت میکنند.
غرضی: عدم انسجام داخلی و سوءاستفاده از مقامهای مختلف، کشور را به این شرایط رسانده است که شخصیتهای مختلف با دیدگاههای خود به تمام منافع ملت ضربه میزند.
پاسخ حسن روحانی:
در مورد کدخدا، سوال این بود که از بنده پرسیده بودند آیا مذاکره با آمریکا راحت تر است یا مذاکره با اروپا و بنده پاسخ دادم مذاکره با آمریکا راحتتر از اروپا است، چرا که اروپاییها کدخدایی دارند و باید از آن اجازه بگیرند بنابراین ما برویم با همان کدخدای آنها صحبت کنیم و بهتر است.
آقای البرادعی در بحث سه کشوری که مطرح بود، آن سخنان من درمورد ممانعت از جنگ مربوط به سال 82 است و این نکتهای که آقای جلیلی خواندند مربوط به سال 84 است.
آقای قالیباف من زیاد دلم نمیخواست این حرفها را بگویم اما شما من را ناچار کردید بنابراین در بحث کوی دانشگاه تهران، بحث این بود که شما گفتید دانشجویان بیایند تا ما گاز انبری عمل کنیم تا این مسائل خاتمه یابد و ما گفتیم راه این نیست که ما مجوز دهیم گاز انبری این ها را دستگیر کنند.
شما برنگردید به بحثهای آن زمان، چرا که ما حرف برای گفتن بسیار داریم و این سینه از مسائل فراوان پر است و بگذارید رقابت یک رقابت سالم باشد.
شورای عالی امنیت ملی چه اقدامی علیه اقوام انجام داده است؟ این حرف امروز شما یک اتهام بزرگ به شورای امنیت ملی است.
بنده فردی هستم که از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن بوده است و هیچ وقت پادگانی فکر نکردم و هیچ وقت نیز پادگانی عمل نکردم.
من حقوقدان هستم، سرهنگ نیستم بنابراین حواسمان جمع باشد چگونه سخن میگوییم و حرف میزنیم، اگر لازم باشد اطلاعات را ارائه میدهم البته الان در ذهن دارم.
من در زمان شاه روبروی شاه ایستادم و سپس همیشه در تمام موارد روبروی افراطیون ایستادم، بنابراین همیشه طرفدار آزادی بیان و خطم همیشه اعتدال بوده است .
من میخواهم به ملت بزرگ ایران بگویم که بنده شیوه تخریب را نمیپسندم و حاضر نیستم رقیبم را تخریب کنم، من حاضر نیستم اسناد سری نظام را اینجا افشا کنم.
آقای رضایی با یک لحنی صحبت میکند که انگار او یک نظرات بسیار دقیقی داشته و آن نظرات اجرا نشده است.
آقای رضایی! جنابعالی همان کسی هستید که در جمعی گفتید که «شورای امنیت سازمان ملل به مراتب بهتر از شورای حکام است و آقای روحانی چرا جلوی این کار را گرفته است که پرونده هستهای از شورای حکام به شورای امنیت نرود؟» شما همان آدم هستید. آنوقت شما اینجا میآیید و ما را نصیحت میکنید؟
ما که نمیخواهیم این موضوعات را بگوییم، چون شما آغاز کننده بحث هستید بنده پاسخ میدهم.
اولین جلسات هستهای که ما گذاشتیم و به طور کلی سری بود، کدام سایت افشا کرد؟ چه کسانی بودند در جلسه سران که همه ناراحت شدند؟
خیلی حرفها هست، نباید گفته شود، جای این بحثها نیست.
شما (رضایی) از چه چیزی دارید حمایت میکنید؟
پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران ظالمانه به شورای امنیت رفت؛ باید پرونده به شورای حکام بازگردد.
رضایی :
بنده حرف اساسیام این بود که ما اینجا میخواهیم یک اطلاعاتی به مردم بدهیم که مردم یک تصمیمی برای سرنوشت خود بگیرند؛ چرا طوری صحبت میکنیم که گویا هیچ اشکالی وجود ندارد؟
آیا معنای این حرف آن است که اگر یکی از شما رئیسجمهور شد، میخواهید با همان شرایط قدیمی که دارید از آن دفاع میکنید، کشور را اداره کنید؟ یا نه، اشکالاتی بوده است ولی به آن اشکالات اشاره نمیکنید؟
هم حرکات آقای جلیلی را نظام کنترل میکند و هم حرکات شما را کنترل میکرد؛ ولی بحث من این بود که آیا نمیشد شما با هزینه کمتری این کار را انجام میدادید؟
شما ببینید سؤال من چقدر مؤدبانه است، آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و به این شکل داد و بیداد کردن، سکان کشور را به دست گیرد، خدا رحم کند به این کشور.
ما باید خونسردیمان را حفظ کنیم، بنده کسی را تخریب نکردم و تنها یک سؤال مؤدبانه پرسیدم.
یک زمانی ما واقعا در حال تحریم نبودیم ولی فکر میکردیم تحریم میشویم، اشتباه کردیم، ما در حال تحریم نبودیم، احتمال جنگ بود اما جنگ را از طریق دیگری هم میشد کنترل کرد.
یک زمانی ما واقعا در حال تحریم بودیم، آقایان گفتند یک کاغذ پارهای بیش نیست.
اتفاقا من اشکال اساسی را به سیاست خارجی در مسئله تشخیص میدانم.
یک تشخیص غلط میتواند مشکلاتی درست کند.
روحانی :
من نه عصبانی شدم، نه ناراحت شدم، البته با صدای رسا بایستی پاسخ میدادم چون اشکالات مطرح شده اشکالات توهینآمیزی بود و من لازم بود با صدای رسا برای ملت عزیز توضیح دهم.
قالیباف:
بنده درباره اقوام گفتم که حقوق آنها تحقق نیافته است آن زمان شما دبیر شورای امنیت ملی بودید و میتوانستید این کار را انجام دهید.
روحانی :
ما این کار را کردیم و مصوبهای برای احقاق حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی صادر کردیم.
قالیباف :
بهترین رابطه و ارتباط بین پلیس و دانشجویان در زمان مدیریت من بوده است.
یک نمونه از حرکات گازانبری که مطرح کردهاید را بیان کنید.
بنده در مقابل لباسشخصیها ایستادم و هزینه آن را دادم. حرف این بود که آن زمان به دفتر تحکیم وحدت اجازه دهید تجمع کنند و شما گفتید دنبال دردسر هستید، ولش کنید.
روحانی:
من این حرف را گفتم؟ من گفتم اگر میخواهید دانشجوها بیایند و شما گازانبری برخورد کنید؟ این کار را نکنید؟
قالیباف :
نماینده رسمی دفتر تحکیم وحدت پس از موافقت با تجمع با بنده صحبت کرد قرار شد محل، سخنران و موضوع تجمع را بیان کند تا امنیت با من باشد.
بنده شما را به عنوان فردی معتقد میشناسم بنده افتخار میکنم که رزمنده بودهام و از کشور دفاع کردهام.
چرا در کوی دانشگاه آن اتفاقات افتاد اما در خوابگاه طرشت مشکلی پیش نیامد؟ چون پلیس در طرشت هم از لباسشخصیها و هم از آن طرفیها کتک خورد.
غرضی:
این اتفاقات مربوط به گذشته است باید به آینده فکر کرد، این دو بزرگوار بین هم اختلاف دارند اینها چه به درد مردم میخورد که مطرح شود؟
از بحثهای دوطرفه کسی سود نمیبرد این بحثها دعوای بین احزاب است چرا کسی برنامهاش را ارائه نمیدهد؟