بیرجندرسا-يکي از قديمي ترين شرح هاي مراسم عاشورا به قلم ابن الکثير در کتاب «البدايه و النهايه» است. اين نوشته به سال ۳۵۲ هجري در بغداد بر مي گردد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل زن امروز, مطلبي که مي خوانيد برگرفته از مقاله محقق مشهور پيتر چلکووسکي است که در فصلنامه تئاتر بهار و تابستان سال ۱۳۷۹ منتشر شده است. او در اين مقاله نقل قول هايي از شخصيت هاي برجسته مي آورد که بيشتر در دوره صفويه به ايران سفر کرده اند. روايت هايي خواندني که گواهي است بر ديرپا بودن اين مراسم و نشان مي دهد که ايرانيان از ديرباز در سوگ سرور و سالار شهيدان عزاداري مي کرده اند:
بازارها تعطيل مي شوند
يکي از قديمي ترين شرح هاي مراسم عاشورا به قلم ابن الکثير در کتاب «البدايه و النهايه» است. اين نوشته به سال ۳۵۲ هجري در بغداد بر مي گردد که تحت حکومت سلطاني شيعه و ايراني به نام معزالدوله از آل بويه است. ابن الکثير مي نويسد: «...بازارها تعطيل مي شوند و بازاريان با روي باز و موي آشفته به سر و صورت مي زنند و براي حسين بن عليبن ابيطالب عزاداري مي کنند.»
ارکسترهاي عزاداري
الياس کانتي برنده جايزه نوبل در ادبيات، درباره دسته محرم چنين مي نويسد: «... (دسته) را مي توان به يک ارکستر عزاداري تشبيه کرد که اثر آن بر روي جمعيت بسيار روشن است. دردي که آن ها به خودشان وارد مي کنند درد حسين است که با نمايش دادن تبديل به درد تمام جامعه مي شود. سينه زدن که مورد تقليد تماشاچيان قرار مي گيرد، ريتم منظمي به همه مي دهد که احساس سوگواري را القا مي کند. حسين از همه آن ها گرفته شده و به همه آن ها تعلق دارد.»
تعزيه خواني ايرانيان
۲گردشگر غربي سالمون و وانگوگ که يک سال پس از انقراض سلسله صفويه به ايران مي آيند در سفرنامه هاي خود شرحي از تعزيه خواني مي دهند. آن ها مي نويسند: «يکي از بارزترين قسمت هاي اين رژه عمومي عبارت است از ارابه هايي که روي آن ها صحنه هايي از زندگي امام حسين، اعمالش، جنگ هايش و مرگش به نمايش گذاشته مي شود.»
نمايشي دراماتيک
سر لوئيس پلي نويسنده اي که مجموعه اي از 37 مجلس تعزيه را به انگليسي ترجمه کرده در مقدمه کتاب خود نوشته است: «اگر موفقيت يک اثر دراماتيک را بر اساس اثر آن به روي خوانندگان يا تماشاگران آن بسنجيم، هيچ نمايشي موفق تر از تراژدي حسن(ع) و حسين (ع) در کشورهاي مسلمان نبوده است.» پيتر بروک کارگردان مشهور تئاتر نيز در اوائل دهه ۱۹۷۰ وقتي به تماشاي اجراي يک تعزيه نشست گفت: « در يک دهکده دور افتاده ايران شاهد يکي از قوي ترين آثار تئاتري بودم که در عمرم ديده ام.»
تابلوهاي نقاشي
يکي از فرستادگان ونيزي به دربار صفويه به نام ميکله ممبره نيز مي نويسد:«... ايرانيان تصاويري مانند تصوير علي، سوار بر اسب و شمشير به دست مي کشند، ... در ميدان ها قصه گوياني روي فرش مي نشينند و تابلوهاي درازي باشکل هاي نقاشي شده دارند. آن ها با چوب به اين شکل ها اشاره مي کنند و براي هر کدام داستاني مي گويند.»